صنـدلی لـرزان زیر پای مبـلسـازان ایران
اعضای اتحادیه درودگران و مبلسازان تهران و عدهای از تولیدکنندگان و توزیعکنندگان فعال در این صنف گرد هم آمدند تا با بررسی شرایط روز تولید و بازار به تشریح چالشها و موانع پیشروی اهالی این صنف بپردازند.
در میزگردی که توسط خبرگزاری ایلنا برگزار شد، علیرضا عباسی، رئیس اتحادیه درودگران و مبلسازان، در تشریح وضعیت کنونی این صنعت، گفت: براساس آمارها، صنعت مبلمان حدود ۱۰ درصد از اشتغال کشور را به خود اختصاص داده است، بنابراین صنعت مبلمان بهدلیل زودبازده بودن اهمیت خاصی در بخش اشتغالزایی دارد و مانند کشورهای ترکیه، تایلند و ... که صاحبنام در صنعت مبلمان، هستند، باید توجه ویژهای به این صنعت شود.
انحصار در تامین مواد اولیه به بهانه حمایت از تولید
علیرضا عباسی ـ رئیس اتحادیه درودگران و مبلسازان: تولیدکنندگان صنف مبلمان و درودگران با چالشهای زیادی مواجهند و به هر نحوی بوده، توانستهاند این صنعت را تا امروز سر پا نگه دارند. باتوجه به این شرایط، تولیدکنندگان مبل به جایی رسیدهاند که توانی برای ادامه ندارند و مسئولان هم توجه لازم را به این صنعت سبک و زودبازده نمیکنند. همچنین در عملکرد دستگاههای نظارتی بر بخشهای تامین و توزیع مواد اولیه این صنعت، دچار ضعف جدی هستیم. برای اینکه صنعت مبلمان جان بگیرد، پیشنهاد ما به دولت این است که ضمن آزاد کردن واردات مواد اولیه، از تولیدکنندههای داخلی مواد اولیه نیز حمایت کنند، یعنی مالیات از آنها نگیرند و همچنین ارزشافزوده را از روی مواد اولیه بردارند. شناسهدار شدن کالا بیمعنی است درباره مشکل قانونی پیشآمده برای تولیدکنندههای مستقر در شهرک صنعتی باید بدانید که طرح ساماندهی مشاغل مزاحم این بوده است که زمینهایی با نرخ متری هزار تومان به تولیدکنندهها بدهند تا از شهر بروند و در آنجا فعالیت کنند که در ادامه، تعدادی از خریداران، هیاتامنایی در 2 شهرک چهاردانگه و خاوران تشکیل دادند که همراه با تخلفاتی پیش رفته است. حدود ۲ سال پیش، اتحادیه به اقامه دعوا برخاست و پرونده در فرآیند قضایی است. اگر این حکم قضایی بهنفع ما شود، اموالی که این هیاتامنا در اختیار خود گرفته، بهاصطلاح رد مال میشود و این سرمایه میتواند برای آبادانی شهرکها هزینه شود. بهعبارت دیگر، با رفع این مشکل قانونی، مشکلات زیرساختی شهرکها رفع میشود. از سوی دیگر، به بهانه حمایت از تولید داخلی، تامین مواد اولیه، انحصاری شده است و در واقع، بین تامینکنندهها و تولیدکنندگان محصول نهایی یکسری دلال و واسطه حضور دارند و در نهایت، مواد اولیه با چند برابر نرخ بهدست تولیدکننده محصول نهایی میرسد. پیشنهاد تولیدکنندهها به دولت این است که واردات مواد اولیه را آزاد کنند. بهعنوان یک کارشناس میگویم اگر این کار را نکنند، تولید روزبهروز به عقب میرود. از سوی دیگر، تاکید داریم باید مالیات را از روی مواد اولیه داخلی بردارند و از آن طرف، واردات هم آزاد باشد که برای تولیدکننده داخلی هم انحصار ایجاد نشود.
عدمنظارت بر توزیع مواد اولیه
رامین علیزاده ـ فعال صنعت مبلمان: مشکلات تولیدکنندگان این صنف به 2 دسته داخل و خارج سازمانی تقسیم میشود؛ مشکلات داخل سازمانی بسیار زیاد است، اما تهدیدات خارج سازمانی از جمله «قوانین ناصحیح مالیاتی، قوانین نادرست بیمه و عدمنظارت دستگاههای ناظر بر توزیع مواد اولیه» دامنگیر ما شده است. ما هنوز فرهنگ پرداخت مالیات بر ارزشافزوده را در جامعه ترویج ندادهایم، پس چطور دریافت مالیات آن هم از تولیدکنندهها را آغاز کردهایم؟ وقتی در جامعه هنوز از نظر ذهنی آمادگی پرداخت مالیات بر ارزشافزوده وجود ندارد، مشخص است که تولیدکننده برای پرداخت مبالغ خود تورم ایجاد میکند و در ابتدای چرخه دودی ایجاد میشود که چشمان همه را میسوزاند. بهطورمثال، چوب وارداتی که بهناچار و بهدلیل مدیریت ناسالم مسئولان در گذشته در قبال قطع بیرویه درختان وارداتی شده، مواد اولیه این صنعت است، پس چرا مالیات ارزشافزوده به آن تعلق میگیرد؟! به ما میگویند که چون چوب بهصورت «گرده بینه» وارد نمیشود، بنابراین مواد اولیه نیست. سوال بنده این است که آیا ناتوانی دولت در شناخت آفات درختان قطعشده در بدو ورود به کشور راهی ندارد که صورتمسئله را پاک میکنند؟ پیشنهاد ما این است که دولت نمایندگان خود را برای تشخیص آفات درختان در مجاری ورودی مستقر کند و حقوق آنها را از واردکنندههای چوب مطالبه کند. از آن طرف هم، مالیات ارزشافزوده اخذ نشود و هم ضایعات برش چوبها در کشور (چیپسچوب) در اختیار تولیدکنندههای MDF و نئوپان قرار بگیرد. از سوی دیگر، در همهجای دنیا نمایندگانی از صنایع مهم آن کشور در تمامی تصمیمگیریهای دولتی دخالت دارند، اما ما بهعنوان یکی از برترین صنایع کشور که بیش از ۱۰ درصد اشتغال را هم در خود جای دادهایم، هیچ نمایندهای از از جنس اصناف در دولت نداریم و نظرات ما در محل تصمیمات کشور جایگاه و کرسی ندارد و عدهای با آگاهیهای مختصر خود میبرند و میدوزند و این سیکل معیوب همچنان ادامه دارد. از طرفی، دولت تصمیم دارد که صنایع کوچک را در کنار هم به صنایع بزرگ و بنگاههای اقتصادی بزرگ تبدیل کند که کاری زیباست، چرا که اگر قرار باشد صادرات رونق بگیرد، نیاز به قدرت داریم و این قدرت نزد کارخانجات است، نه کارگاهها. اما مسئله اینجا است که هنرمند منبتکار و معرقکار چوب در کارگاه کوچک خود بیمه ۱۰ درصدی میپردازد و از پرداخت مالیات معاف است، اما بهمحض ورود به کارخانجات تولیدی، باید بیمه ۳۰ درصدی بپردازد و با معافیت مالیاتی خداحافظی کند و این دوگانگی چالشبرانگیز است. از سوی دیگر، از زمانی که طرح تنفس جنگل در دی ۹۲ اجرا شده، بهگفته مسئولان منطقه، قطع درختان تا 2.5برابر افزایش پیدا کرده است و بهخاطر قاچاق بودن، این موضوع در صنعت مبلمان پدیدار نیست و عمده آن تبدیل به زغالصادراتی میشود. اگر دولت در امر جلوگیری از قاچاق درختان ناتوان است، از بخش خصوصی کمک بگیرد. بنده بهعنوان عضو کوچک خانواده صنعت چوب میگویم که چرخ ما مدتی است، درست نمیچرخد؛ لطفا چوب لای چرخ ما نگذارید.
مشکل تهیه مواد اولیه و قطع برق
شهاب علینیا ـ تولیدکننده مبلمان: یکی از مشکلات، تهیه مواد اولیه است که همه درگیر آن هستیم، یعنی پیش از این، چون تولید ما زیاد بود، بیش از ۲هزار متر چوب دپو برای مصارف شخصی داشتیم، اما بهدلیل اینکه تقریبا بیش از ۱۰برابر نرخ مواد اولیه چوب بالا رفته است، توان خرید نداریم و بنابراین در حجمهای کم چوب را تهیه میکنیم. یکی از دلایل هم این است که در واردات مواد اولیه دلالی زیاد است و از دست ما تولیدکنندهها و اتحادیههای مربوطه نیز خارج است؛ یعنی کسانی چوب وارد میکنند که بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد گرانتر از کشور مبدأ به ما چوب را میفروشند. مشکل دیگر ما در حوزه برق است که در هفته یک تا 2 بار قطع میشود و میبینم که در 3 کارخانه فعالی که داریم، حدود ۱۵روز در ماه باید حقوق کارگر بدهیم، در حالی که کار نکردهایم. جالب اینکه از ۱۱ ظهر تا ۱۱ شب این قطعی برقها طول میکشد؛ آن هم در شرایطی که اطراف شهرکهای صنعتی ما زمین خالی زیاد است و بهراحتی میتوانند انرژی خورشیدی را جایگزین یا از طریق تعاونیها یا اتحادیه به واحدهای ضعیف کمک کنند که موتوربرقهای گازی یا دیزل را تهیه و مشکل برق را بهنحوی رفع کنند. از دیگر مشکلاتی که برای ما تولیدکنندههای صنایع کوچک وجود دارد، تولیدکنندههای زیرپلهای که عمدتا جواز و استاندارد هم ندارند، هستند که تولیدات ما را کپی میکنند؛ در حالی که کلیه کالاهای ما شناسهدار و ثبتشده است، اما با هزینه کمتر و بدون مالیات مشابه محصولات ما را با کیفیت پایینتر میفروشند و گلایهها و شکایات ما هم راه بهجایی نمیبرد.
در بخش چوب و پارچه، کشوری فقیر هستیم
بابک رنجبر ـ از فعالان صنف مبل و درودگران: حدود ۲۵ سال است در صنعت چوب فعالیت دارم و تولیدکننده مبلمان خانگی هستم و در شهرک صنعتی ارس و همچنین در تهران مشغولم و حدود ۶۰ نفر کارگر بهصورت مستقیم و ۲۵ نفر هم بهصورت غیرمستقیم با من همکاری دارند. در حقیقت، ما در بخش مواد اولیه صنعت چوب در کشور فقیر هستیم؛ آن هم به دلیل تکنولوژیهایی است که بهصورت کامل وارد نشده و بنابراین ناقص مانده است. در بخش دانش فنی تولید کمابیش مشکلی در کشور نداریم و فعالانی مشغول کار هستند که از قدیم در این صنف بودهاند و این نسل هم ادامهدهنده نسلهای قبلی در صنعت چوب هستند. با این وجود، در تامین مواد اولیه از نظر چوب کشوری فقیر هستیم؛ یعنی داشتههای جنگلی ما بسیار پایین است. از نظر صنعت نساجی که بخش بزرگی از آنها پارچههای مبلمان را تولید میکنند هم، قوی نیستیم و ما واردکننده پارچه مبلمان هستیم. ضمن اینکه، سطح کیفی مواد اولیه رنگی را که تولیدکنندههای ما نیاز دارند، تولیدکنندههای رنگ نمیتوانند پوشش بدهند، بنابراین بحث از بین بردن تورم نمیتواند فقط در حد یک شعار باقی بماند. بسیاری از جاهای دنیا به تولیدکننده سوبسیدهای نهان میدهند
که در نرخ تمامشده محصول کاملا خود را نشان میدهد.
بهعنوان مثال، ترکیه با عزمی ملی در ۱۵ سال اخیر صنعت مبلمان را از رده ۱۵ تا ۲۰ صنایع خود به رده پنجم صنعتی خود رساند، یعنی الان جزو ۴ تا ۵ کشور در دنیا است که تولیدات صادراتی دارد و صاحبسبک است. در حالی که ما در بخش صادرات مسئله داریم، هرچند برخی تولیدات ما کمتر از محصولات ترکیه نیست، اما بهشدت قوانین صادراتی دستوپای ما را بسته است.