بازار کربن: دروغی که جهان را گرمتر میکند
سازمان اکشناید یواسای در گزارشی که در ژوئن ۲۰۲۵ منتشر کرده است، هشدار میدهد که بازارهای کربن، برخلاف ادعاهای موجود، نهتنها امکان تاثیرگذاری برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی را ندارد، بلکه در بسیاری از موارد منجر به نقض گسترده حقوق جوامع میزبان میشود. این گزارش نشان میدهد که پروژههای بازار کربن بهطورسیستماتیک در تحقق وعدههای خود برای کاهش واقعی انتشار گازهای گلخانهای ناکام مانده است و سابقهای طولانی از آسیبرسانی، سوءاستفاده و نقض حقوق جوامع محلی دارد. خریداران اصلی این اعتبارات کربنی معمولا شرکتها یا دولتهای کشورهای شمال جهانی هستند که بهمنظور جبران ناتوانی یا عدمتمایل خود در کاهش واقعی انتشار، به خرید این اعتبارات روی میآورند. در مقابل، فروشندگان عمدتا دولتها یا جوامع محلی در جنوب جهانی هستند که انگیزه اصلیشان، تامین منابع مالی و درآمد است، نه منافع محیطزیستی.

بحران اقلیمی و جستوجوی مالی پرریسک
اکشناید (ActionAid) یک سازمان بینالمللی غیردولتی است که در زمینه مبارزه با فقر و بیعدالتی فعالیت میکند. این سازمان از سال ۱۹۷۲ در بیش از ۴۵ کشور، بهویژه در آسیا، افریقا و امریکایلاتین فعال است. براساس یکی از آخرین گزارشهای اکشناید، با عنوان «احتیاط لازم: حفاظت از جوامع در برابر بازارهای کربن»، بحران اقلیمی مانند یک «تشدیدکننده خطر» عمل میکند و وضعیت اسفناک کشورهایی را که از پیش با بدهیهای سنگین و توسعهنیافتگی روبهرو هستند، بدتر میکند. در نتیجه، آسیبپذیرترین جوامع، سنگینترین ضربه را متحمل میشوند. این کشورها، عمدتا در جنوب جهانی، برای پرداخت بدهیها، اجرای طرحهای توسعه و مقابله با آثار تغییر اقلیم به منابع مالی فوری نیاز دارند. همین فشار مالی باعث شده است که بازارهای کربن برایشان جذاب جلوه کند؛ هرچند نه بهعنوان راهکاری برای کاهش واقعی انتشار، بلکه بهعنوان منبع درآمد.
اگرچه طرفداران بازار کربن آن را ابزاری برای همزمان دستیابی به اهداف توافق پاریس و تامین سرمایه برای جوامع میدانند، اما واقعیت نشان میدهد که اولا این سازکارها کارنامهای چند دههای از شکست در تحقق وعدهها دارد، ثانیا
بسیاری از خریداران اعتبارات کربنی، عملا از آن برای فرار از کاهش واقعی انتشار استفاده میکنند، ثالثا فروشندگان نیز عمدتا بهخاطر فشار مالی و نیاز فوری به منابع، جذب این معاملات میشوند.
علت اصلی تداوم بازار کربن، ناکامی نظام تامین مالی اقلیمی است. کشورهای توسعهیافته وعده داده بودند تا سال ۲۰۲۰، سالانه ۱۰۰میلیارد دلار تامین مالی کنند، اما این وعده نهتنها با تاخیر اجرا شد، بلکه بخش بزرگی از آن بهشکل وام یا کمکهای بازتعریفشده ارائه شد. نتیجه این وضعیت، ناامیدی و بیاعتمادی عمیق در مذاکرات اقلیمی بوده است.
وعدهای که به کاهش انتشار منجر نشد
پس از چند دهه تجربه، شواهد نشان میدهد که بازارهای کربن و سازکارهای جبرانی نتوانسته است به کاهش واقعی انتشار گازهای گلخانهای کمک کند. بررسی سازمان ورا (Verra) که بزرگترین نهاد صدور اعتبار کربنی است، نشان داد که بیش از ۹۰ درصد اعتبارات جنگلداری این نهاد «اعتبارات خیالی» بوده و هیچ کاهش واقعی در انتشار ایجاد نکرده است. مطالعهای در سال ۲۰۲۳ روی ۵۰ پروژه برتر کربنی نشان داد که ۳۹ پروژه احتمالا در کاهش انتشار بیارزش بوده و 8 پروژه دیگر نیز موارد نگرانکننده داشته و 3 پروژه باقیمانده هم فاقد داده کافی بوده و بر این اساس هیچیک از این ۵۰ پروژه نتوانسته است کاهش واقعی انتشار را اثبات کند.
همچنین تحقیق منتشرشده در Nature Communications در سال ۲۰۲۴ نشان داد که تنها یک درصد از کل اعتبارات کربنی به کاهش واقعی انتشار منجر شده است.
بازارهای کربن بیشتر به حسابسازی و ادعاهای بزرگ متکی است تا کاهش واقعی انتشار. حتی زمانی که پروژهها تاثیر محدودی دارد، استفاده از آنها برای «جبران» انتشار در جای دیگر بهمعنای ادامه آلودگی و عبور جهان از مرزهای خطرناک اقلیمی است. یکی از دلایل این موضوع، این است که پروژهها به وعدههای خود عمل نمیکنند. بسیاری از پروژههای کربن یا غیرواقعی است یا بهدلیل طراحی ضعیف شکست میخورد. برای مثال، پروژههایی که «اجاقهای پاک» توزیع میکند، اغلب با شکست روبهرو میشود، زیرا جوامع محلی آنها را نمیپذیرند یا بهسرعت خراب میشوند. در نتیجه، مردم به روشهای سنتی آشپزی خود بازمیگردند و هیچ کاهشی در انتشار صورت نمیگیرد. از طرفی مزایای این پروژهها ممکن است از بین برود. پروژههای مربوط به زمین، مانند حفاظت از جنگلها، با خطر «بازگشت» مواجه است. برای مثال، یک آتشسوزی میتواند تمام کربن ذخیرهشده را آزاد کند و تمام مزایای اقلیمی پروژه را از بین ببرد.
یکی از انتقادات دیگر این است که اقدامات بدون پروژه هم ممکن بود انجام شود و اقدام اقلیمی موردنظر حتی بدون فروش اعتبار کربن هم رخ میداد. همچنین، ممکن است با استفاده از «خطوط مبنای اغراقآمیز»، میزان انتشار موردنظر را که قرار بود کاهش یابد، بزرگنمایی کنند، در حالی که این کاهشها به احتمال زیاد هرگز اتفاق نمیافتاد.
از طرفی باید به «نشت» مشکل نیز بهعنوان بزرگترین انتقاد وارده بر بازار کربن اشاره کرد. اصطلاح نشت در زمینه بازارهای کربن به پدیدهای اشاره دارد که وقتی پروژهای برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای در یک منطقه اجرا میشود، فعالیتهای مخربی که قرار بود متوقف شود، بهسادگی به منطقهای دیگر منتقل میشود. در واقع، پروژه در یک مکان، موفق به حفاظت از محیطزیست میشود، اما این کار تنها باعث میشود که تخریب در مکانی دیگر اتفاق بیفتد. حفاظت از یک منطقه جنگلی ممکن است منجر به نابودی یک جنگل دیگر در نزدیکی آن شود. در این حالت، کاهش انتشار محقق نمیشود، بلکه تنها مکان آن تغییر میکند.
بازار کربن؛ تهدیدی برای جوامع میزبان
گزارش اکشناید هشدار میدهد که بازارهای کربن نهتنها در ماموریت اصلی خود برای کاهش انتشار کربن شکست خوردهاند، بلکه به بهای آسیبهای جدی به جوامع محلی تمام شده است. پروژههای کربنی خطرات پایداری برای جوامع میزبان بههمراه دارد. در 5 سال گذشته، بیش از ۱۰۰مورد مستند از آسیبرسانی به این جوامع ثبت شده است. این موارد شامل نقض حقوق مانند سلب مالکیت و از دست دادن دسترسی به زمین، آوارگی اجباری، خشونت و آزار جنسی و در بسیاری از موارد، نقض حقوق مردم بومی است. این آسیبها معمولا با تهدید امنیت غذایی جوامع و از بین رفتن زمینهای کشاورزی و شکارگاههای سنتی همراه است. باوجود اینکه جوامع محلی تقریبا هرگز عامل اصلی جنگلزدایی نیستند، پروژههای کربن اغلب باعث میشود که آنها از زمینهای خود محروم شوند. در بسیاری از پروژهها، جوامع محلی از حق دسترسی به منابع حیاتی مانند زمین کشاورزی، جنگلها و مکانهای مقدس محروم شدهاند.
تحقیقات نشان داده است که نگهبانان مسلح پروژههای حفاظتی، بهجای حفاظت از جنگل، مرتکب خشونت و حتی سوءاستفاده جنسی از زنان شدهاند. بومیان تنها ۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند،اما حدود ۴۰ درصد از اکوسیستمهای بکر را مدیریت میکنند، بیشترین آسیب را متحمل شدهاند. بسیاری از پروژهها بدون رضایت آزاد، آگاهانه و قبلی اجرا شدهاند؛ اصلی که طبق قوانین بینالمللی و ملی باید رعایت شود.
یکی از چالشهای نوظهور این است که چه کسی مسئول شکست پروژههای کربنی و اعتبارات «بیارزش» خواهد بود. اگر جامعه میزبان مسئول شناخته شود، باید هزینهای گزاف بابت انتشارهایی بپردازد که هیچ نقشی در آن نداشته است.
بنابراین بازار کربن برای جوامع محلی بیش از آنکه منبع درآمد باشد، بهمعنای خطر از دست دادن زمین، امنیت و حقوق انسانی است. این امر ضرورت وجود مکانیسمهای مستقل و شفاف شکایت و جبران خسارت را برجسته میکند.
کنیا؛ کشوری با بیشترین پروژههای کربنی در افریقا
کنیا با ۳۱۷ پروژه ثبتشده در بازارهای داوطلبانه کربن، بزرگترین میزبان پروژههای کربنی در قاره افریقا است. بیشتر این طرحها در حوزه اجاقهای پاک و فیلترهای آب تعریف شده؛ طرحهایی که هرچند میتواند منافع بهداشتی داشته باشد، اما تحقیقات نشان میدهد که اثرات محیطزیستی آن اغلب اغراقآمیز است.
بزرگترین و بحثبرانگیزترین پروژهها در کنیا مربوط به تغییر کاربری زمین است. این پروژهها معمولا با انتقال کنترل زمین از جوامع محلی به شرکتها و سازمانهای خارجی همراه بودهاند. از نمونههای شاخص این پروژهها میتوان به پروژه کریدور حیاتوحش کاسیگاو اشاره کرد. این پروژه توسط شرکت امریکایی «Wildlife Works» اداره میشود و مدعی است با جلوگیری از جنگلزدایی، انتشار کربن را کاهش داده است.
تحقیقات نشان داده که میزان انتشار «جلوگیریشده» در این پروژه اغراقآمیز بوده است.
بخش بزرگی از درآمد به شرکتها و واسطهها رسیده و جوامع محلی سهم اندکی داشتهاند.
شکایات متعدد از سوءاستفادههای جنسی و خشونت توسط نیروهای حفاظتی ثبت شده است.
پروژه مرتعهای شمالی نیز نمونه دیگری است؛ یکی از بزرگترین پروژههای کربنی جهان با مساحت نزدیک به ۲میلیون هکتار. تحقیقات مستقل نشان داده که حضور نیروهای مسلح خصوصی در این پروژه باعث مرگ و ناپدید شدن دستکم ۷۶ نفر و تشدید درگیریهای قومی شده است. گزارشها نشان میدهد که تنها بخش اندکی از درآمد پروژه به جوامع محلی رسیده و بخش اعظم آن نصیب شرکتهای خارجی و نهادهای واسطه شده است.
در ژانویه ۲۰۲۵ دادگاهی در کنیا اعلام کرد که برخی از این مناطق بهطورغیرقانونی به پروژه اختصاص داده شده است و حکم به ابطال 2 مورد از بزرگترین حافظتگاهها داد.
لیبریا؛ آغاز راهی پرخطر در بازار کربن
برخلاف کنیا، لیبریا تجربه محدودی از پروژههای کربنی داشته است. تاکنون تنها 2 پروژه ثبت شده است؛ یکی طرح اجاقهای پاک که هنوز موفق به فروش اعتبار کربنی نشده است و دیگری نیز نیروگاه برقابی خصوصی که به مزرعه بزرگ لاستیک «SOCFIN» خدمت میدهد. اما مسیر آینده این کشور با یک قرارداد بحثبرانگیز تغییر کرد؛ یعنی قرارداد با شرکت بلو کربن امارات. در سال ۲۰۲۳، رئیسجمهور وقت، جورج ویآه، یادداشت تفاهمی با شرکت نامبرده امضا کرد. براساس این توافق، حدود ۱۰ درصد از کل مساحت لیبریا، معادل ۱.۰۹ میلیون هکتار در اختیار این شرکت قرار میگرفت. سهم درآمد حاصلشده از آن نیز ۷۰ درصد برای شرکت، ۳۰ درصد برای دولت لیبریا بود که از این میزان، تنها بخشی اندک به جوامع محلی میرسید.
این توافق بهطورمحرمانه و بدون رضایت آزاد، آگاهانه و قبلی جوامع محلی انجام شد. منتقدان داخلی و بینالمللی آن را «تصاحب زمین برای کربن» و نقض آشکار قانون حقوق زمین ۲۰۱۸ لیبریا دانستند.
پس از افشای توافق، جامعه مدنی لیبریا بهشدت علیه آن موضع گرفت. در انتخابات اکتبر ۲۰۲۳، ویآه شکست خورد و جوزف بوآکای به ریاستجمهوری رسید. دولت جدید در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد که در حال بررسی تعلیق این قرارداد و پروژههای جدید کربنی است. در همان سال، کمیتهای ملی برای تدوین قانون کربن تشکیل شد. این قانون قرار است چارچوبی برای تنظیم پروژههای کربنی ایجاد کرده و از جوامع محلی حفاظت کند.
همزمان، طرحی آزمایشی با حمایت نروژ برای حفاظت از ۵۰ هزار هکتار جنگل در شهرستان سینوئه آغاز شد. این پروژه در حال حاضر غیربازاری است، اما هدف نهایی آن آمادهسازی برای ورود به بازار کربن است. کارشناسان نگران هستند که حتی در پروژههایی که وابسته به بازار کربن نیست و غیرتجاری قلمداد میشود، جوامع محلی کنترل زمین خود را از دست بدهند و اقدامات انجامشده هیچ فایده اقلیمی نداشته باشند.
چرا دولتها و جوامع هنوز به بازار کربن جذب میشوند؟
باوجود کارنامه شکستخورده بازار کربن، بسیاری از کشورهای جنوب جهانی همچنان به این مسیر علاقه نشان میدهند. دلیل اصلی این تمایل به کارآیی اقلیمی این بازار نیست، بلکه فشارهای مالی فزاینده و کمبود منابع جایگزین عامل اصلی است. بحران بدهی و کاهش دسترسی به منابع مالی خارجی، وعدههای پرداخت سریع و نسبتا آسان از طریق فروش اعتبارات کربنی و ناکامی مکرر کشورهای ثروتمند در عمل به تعهدات تامین مالی اقلیمی از جمله عوامل جذبکننده به این بازار هستند. بهعنوان نمونه، لیبریا پس از اعتراضات گسترده، قرارداد بحثبرانگیز با شرکت بلو کربنرا تعلیق کرد، اما دولت جدید همچنان بهدنبال ایجاد چارچوبی قانونی برای ادامه مشارکت در بازار کربن است. این موضوع نشان میدهد که حتی مخالفتهای جدی جامعه مدنی نیز مانع تمایل دولتها به ورود دوباره به این بازار نمیشود.
اکشناید در این زمینه هشدار میدهد که جذابیت مالی کوتاهمدت نباید جوامع را به پذیرش خطرات بلندمدت از دست دادن زمین و حقوق سوق دهد. همچنین، باید سازکارهای حفاظتی جدی برای جلوگیری از سوءاستفاده در این معاملات وضع شود. مسئولیت اصلی همچنان برعهده کشورهای ثروتمند و شرکتهای بزرگ است که نباید با خرید اعتبارات کربنی از انجام تعهدات واقعی خود در کاهش انتشار شانه خالی کنند.
راهکارها برای جلوگیری از تکرار فجایع کربنی
باوجود کارنامه شکستخورده بازار کربن، بسیاری از کشورهای جنوب جهانی همچنان به این مسیر علاقه نشان میدهند. دلیل اصلی این تمایل، کارآیی اقلیمی این بازار نیست، بلکه فشارهای مالی فزاینده و کمبود منابع جایگزین عامل اصلی است. بحران بدهی و کاهش دسترسی به منابع مالی خارجی، وعدههای پرداخت سریع و نسبتا آسان از طریق فروش اعتبارات کربنی و ناکامی مکرر کشورهای ثروتمند در عمل به تعهدات تامین مالی اقلیمی از جمله عوامل جذبکننده به این بازار است. بهعنوان نمونه، لیبریا پس از اعتراضات گسترده، قرارداد بحثبرانگیز با شرکت بلو کربن را تعلیق کرد، اما دولت جدید همچنان بهدنبال ایجاد چارچوبی قانونی برای ادامه مشارکت در بازار کربن است. در واقع حتی مخالفتهای جدی جامعه مدنی نیز، مانع تمایل دولتها به ورود دوباره به این بازار نمیشود.
گزارش اکشناید در این زمینه هشدار میدهد که جذابیت مالی کوتاهمدت نباید جوامع را به پذیرش خطرات بلندمدت از دست دادن زمین و حقوق سوق دهد. همچنین، باید سازکارهای حفاظتی جدی برای جلوگیری از سوءاستفاده در این معاملات وضع شود. مسئولیت اصلی همچنان برعهده کشورهای ثروتمند و شرکتهای بزرگ است که نباید با خرید اعتبارات کربنی از انجام تعهدات واقعی خود در کاهش انتشار شانه خالی کنند.
با این وجود زمانی که به ریشهها نگاه میکنیم، بازارهای کربن، بهعنوان یکی از راهحلهای موردعلاقه بخش خصوصی در «شمال جهانی»، در واقع پاسخی نئولیبرالی به بحرانی است که توسط نظام سرایه جهانی ایجاد شده است. این بازارها به شرکتهای بزرگ و کشورهای ثروتمند اجازه میدهد تا با خرید «حق آلودگی» از جوامع فقیر «جنوب جهان»، از مسئولیت واقعی خود برای کاهش انتشار شانه خالی کنند. در حالی که کشورهای فقیر بهدلیل نیاز مالی شدید بهدنبال فرصت در بازارهای کربن هستند، اما این بازارها نهتنها جایگزین مناسبی برای تامین مالی اقلیم نیستند، بلکه تاریخچهای طولانی از سوءاستفاده، خشونت و نقض حقوق انسانی در جوامع میزبان دارند. این پروژهها اغلب بدون رضایت آزادانه، قبلی و آگاهانه جوامع اجرا شده و منجر به از دست دادن زمین و امنیت غذایی آنها میشوند.
سخن پایانی
بازار کربن برای بسیاری از دولتها و جوامع فقیر شاید تنها گزینه فوری برای دسترسی به منابع مالی به نظر برسد، اما تجربهها نشان داده که این مسیر پر از ریسک، بیعدالتی و ناکامی اقلیمی است. بهجای حل مشکل، این سازکارها تنها شکل جدیدی از استعمار و استثمار را بر مردم تحمیل میکند. راهحل واقعی در پایان دادن به این مدلهای بازاری و حرکت بهسمت تامین مالی عادلانه و غیروابسته به بازار است. بهجای تکیه بر بازار کربن، کشورهای ثروتمند باید تعهدات خود را بهطورمستقیم و در قالب کمکهای مالی بلاعوض و بدهیزدایی بپذیرند. این اقدامات باید همراه با قوانین سفت و سختی باشد که تضمین کند که جوامع محلی، کنترل کامل بر زمین و منابع خود را حفظ کنند و تمامی حقوق آنها بهرسمیت شناخته شود.