قرارداد گازی برد - برد ایران و ترکیه
ایران و ترکیه، 2 کشور غیرعربی خاورمیانه، از بزرگترین و پرجمعیتترین کشورهای منطقه هستند. ایران یک موقعیت استراتژیک در خلیجفارس و تنگه هرمز را در اختیار دارد و ترکیه تنگههای راهبردی ـ بسفر، دریای مرمره، داردانل ـ را کنترل و دریاهای سیاه و اژه را به هم متصل میکند؛ 2 کشور برخاسته از کهنترین تمدنهای جهان و دارای هویت ملی قوی هستند.
ایران دارای ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی است و یکی از اعضای موسس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و مجمع کشورهای صادرکننده گاز ( GECF ) است. ایران نخستین کشور در خاورمیانه بود که در سال ۱۹۰۸ نفت در آن کشف و از آن زمان بهعنوان یکی از صادرکننده بزرگ نفت شناخته شد. جمهوری اسلامی ایران بخش زیادی از گاز خود را مصرف میکند، با این حال، برنامههای بلندپروازانهای برای افزایش قابلتوجه تولید و صادرات در حال اجرا است. در مقابل، ترکیه ذخایر نفت و گاز محدودی دارد و برای تامین نیازهای رو به رشد انرژی خود، بهشدت به منابع خارجی وابسته است. با این حال، باتوجه به موقعیت استراتژیک این کشور بین مناطق اصلی تولیدکننده (خلیجفارس، دریای خزر و روسیه) و یک بازار مصرفکننده کلیدی (اتحادیه اروپا)، ترکیه بهطورگسترده بهعنوان یک هاب بزرگ نفت و گاز در نظر گرفته میشود.
نتیجه ملموس تمدید قرارداد گازی ایران و ترکیه
۱۶ فروردین امسال، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه برای دیدار با همتای ایرانی خود جواد اوجی به تهران سفر کرد تا درباره فرصتهای جدید برای مشارکت انرژی در چارچوب یادداشت همکاری موجود بین آنکارا و تهران گفتوگو کند. همچنین، جواد اوجی آمادگی ایران را برای گسترش روابط با ترکیه در بخشهای بالادستی و پایین دستی صنعت نفت اعلام کرد. در سال ۲۰۰۱، ایران قراردادی ۲۵ساله برای صادرات گاز با همسایه شمال غربی خود، ترکیه، امضا کرد که در سال ۲۰۲۶ منقضی میشود. ترکیه تا همین اواخر در مجموع ۱۵۶ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از ایران طی ۲۸ سال گذشته در چارچوب همکاریهای 2 کشور وارد کرده است. در همین راستا، آنکارا بهدنبال تضمین قراردادهای گازی جدید با همسایه جنوب شرقی خود است. ایران همچنان دومین تامینکننده بزرگ گاز طبیعی آنکارا است و این کشور دارای منابع نفت و گاز ۱۶ درصد از نیاز گاز طبیعی ترکیه را در سال ۲۰۲۳ تامین کرد. براساس دادههای رسمی، ترکیه در سال گذشته حدود ۳.۳ میلیارد دلار گاز طبیعی از ایران وارد کرده است.
2 کشور در ژانویه ۲۰۲۳، ۴۹۳ میلیون دلار کالای غیرنفتی مبادله کردند. در حالیکه، ترکیه در ژانویه ۲۰۲۴، ۳۲۴ میلیون دلار کالا به ایران صادر کرد که در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته ۳۵ درصد افزایش داشت. سفر بایراکتار به تهران در راستای سفر قبلی جواد اوجی به آنکارا در ژانویه ۲۰۲۴ برای بحث درباره گسترش مشارکت انرژی بود، زیرا حوزه انرژی ایران بهدلیل تحریمهای شدید اقتصادی اعمالشده علیه تهران بهشدت به منابع مالی خارجی نیاز دارد.
علاوه بر این، دولت ایران بهدلیل چندین موضوع مهم از جمله انرژی و امنیت منطقهای، بهدنبال روابط نزدیکتر با ترکیه و رقیب منطقهای خود است. از اینرو، در ژانویه ۲۰۲۴، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری رسما به آنکارا سفر کرد تا مشارکت خود را با کشور همسایه افزایش دهد و بهدنبال منافع جدید باشد. مقامات 2 کشور از جمله اوجی و بایراکتار بر تعهد خود برای تقویت پیوندهای دوجانبه و منافع مشترک خود تاکید کردند. آنها درباره طیف وسیعی از موضوعات دوجانبه از جمله امنیت، انرژی و تجارت با تاکید بر منافع متقابل مشارکت انرژی خود گفتوگو کردند. سفر وزیر بایراکتار به تهران، راه را برای همکاری عمیقتر انرژی بین آنکارا و تهران هموار کرد. باتوجه به اهمیت صادرات سوختهای فسیلی و زیرساختهای برق ایران، تهران بهدنبال همکاری بیشتر ترکیه برای توسعه برخی زیرساختهای برقی است. در سوی دیگر، این همکاریهای فزاینده انرژی بین ایران و ترکیه برای آنکارا که برای حفظ بهبود اقتصادی پس از همهگیری به منابع انرژی متنوعی نیاز دارد نیز، یک موهبت خواهد بود. بهطرز متناقضی، رقابت مداوم بین ایران و ترکیه به وضعیت منحصر به فردی منجر شده است که در آن 2 کشور منافع امنیتی مشترکی از جمله فعالیتهای سازمانهای افراطی در مرزهای مشترک دارند. بهعنوانمثال، نیاز بالای انرژی، ترکیه را قادر ساخت تا از طریق خطوط لوله مختلف و زیرساختهای راهبردی به ایران، عراق و آذربایجان غنی از انرژی متصل شود. این رویکرد، ترکیه را به هاب مهم ترانزیت منطقهای تبدیل کرده است که کشورهای منطقه را به بازارهای انرژی اروپا متصل میکند. بهعنوانمثال، آذربایجان عرضه گاز طبیعی به ترکیه را در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۹ درصد افزایش داد و از ۸.۴ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۲ به ۱۰ میلیارد مترمکعب رسید. در واقع، ترکیه مدتها بلندپروازی، تبدیل شدن به هاب منطقهای برای تجارت انرژی را در خود پرورش داده و همچنین در بازارهای جدید گاز و در ساخت پایانههایی برای واردات گاز طبیعی مایع ( LNG ) فعال بوده که به آن امکان دسترسی به بازارها از الجزایر و مصر تا نیجریه و ایالاتمتحده را داده؛ بنابراین، انتخاب راهبردی آنکارا برای حفظ شراکت نزدیک انرژی با ایران، در چارچوب پیوندهای متقابل منطقهای و کاهش رقابتهای منطقهای، رویکردی منطقی و حیاتی است.
ترکیه نیاز جدی به گاز ایران دارد
حسن مرادی، کارشناس انرژی در ارتباط با قرارداد گازی میان ایران و ترکیه به صمت گفت: قرارداد گازی میان و ترکیه، برگرفته از نیازی بوده است که ایران، مازاد گاز خود را به ترکیه صادر کند. این مازاد گاز، ناشی از ذخیرهسازی در فصول گرم سال است که در کشور گاز کمتری مصرف میشود. ترکیه نیاز جدی به گاز ایران دارد و با پهنه پهناور و میزان جمعیت موجود در این کشور، این نیاز را احساس میکند تا از خارج از کشور، گاز وارد کند.
مرادی ادامه داد: بنابراین در حدود ۲۸ سال پیش، ترکیه این نیاز را احساس کرد که باید با ایران در راستای واردات گاز و تبادلات انرژی، قراردادهای مهمی را منعقد کند. لازم به ذکر است که این نیاز ترکیه به گاز طبیعی، همچنان پابرجاست و مرتفع نشده است و ترکیه همچنان نیاز دارد تا بحث واردات گاز را انجام دهد. بهعبارتدیگر، با قیمتی که ایران در قرارداد ذکر کرده است، ترکیه تمایل دارد تا پایان قرارداد این توافق را حفظ کند. این قرارداد ۳۰ساله بوده و تنها ۲ سال دیگر از موعد آن باقی مانده است. علاوه بر این، دولت ایران بهدلیل چندین موضوع مهم از جمله انرژی و امنیت منطقهای، بهدنبال روابط نزدیکتر با ترکیه و رقیب منطقهای خود است.
این کارشناس انرژی افزود: قطعا تا پایان قرارداد، تغییر عمده و محسوسی انجام نخواهد گرفت و مفاد قرارداد مانند سنوات گذشته ادامه خواهد داشت؛ اما اینکه آیا این قرارداد تمدید خواهد شد یا خیر، بستگی به نیاز داخلی کشور دارد. میزان تولید گاز در کشور با توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی، شرایط مطلوبی را پیدا کرده است و ما همچنان در بسیاری از فصول سال مازاد گاز داریم که میتوانیم آن را صادر کنیم.
باید دید که آیا طرفین مشتاق به تمدید این قرارداد هستند یا خیر؟ البته باید اشاره کرد که باوجود گذشت ۲۸ سال از آغاز این قرارداد، ممکن است شروط طرفین نیز تغییر اساسی پیدا کند. این موضوع در پایان قرارداد مشخص خواهد شد که آیا طرفین تمایل به ادامه دارند و آیا این موضوع بهنفع طرفین است یا خیر که با پایان این ۲ سال، همهچیز مشخص خواهد شد.
نزدیکی تهران و آنکارا باوجود اختلافنظر
وی افزود: این منافع متقابل در حوزه انرژی، محرکهای اصلی همکاریهای نوظهور تهران و آنکارا است. با این حال، از نظر استراتژیک، 2 کشور مواضع متفاوتی درباره چندین موضوع منطقهای، بهویژه جنگ داخلی در سوریه و جنگ قفقاز اتخاذ کردهاند؛ اما بهنظر میرسد که وابستگی متقابل انرژی در حال تحول، تهران و آنکارا را باوجود اختلافات منطقهای و بینالمللی به هم نزدیکتر کرده است.
مرادی در ادامه این گفتوگو به صمت گفت: البته از نظر منطقی و عرف جاری، طرفین باید زمان مناسبی را انتخاب کنند و قبل از پایان یافتن قرارداد، مذاکراتی را داشته باشند که این مذاکرات میتواند به تمدید قرارداد یا عدمتمدید آن بینجامد.
شرایط منطقه و نرخ انرژی تغییرات اساسی پیدا کرده است و طرفین باید بدانند که شرایط جدید بهگونهای دیگر خواهد بود. از سوی دیگر، آنکارا پروژههایی را برای تامین نیاز انرژی خود توسعه میدهد و هدفش این است که بهعنوان یک مسیر انرژی نیز عمل کند.
وی درباره صحبتهایی پیرامون انتقال گاز ایران به اروپا اظهار کرد: اروپا در حال حاضر، مشکل نورد استریم را با روسیه دارد و این مشکل بهسبب جنگ اوکراین پابرجاست، پس باید گفت که مشکل گاز اروپا، همچنان برطرف نشده است. بنابراین اگر ترکها مساعدت کنند و ایران نیز، زنجیره تامین خوبی باشد، میتوانیم گاز خودمان را برای مشتریان اروپایی از طریق خط لوله صادر کنیم.
سخن پایانی
پیشبینی میشود که وابستگی ترکیه به منابع انرژی خارجی بهدلیل افزایش مصرف بیشتر شود. با این حال، این کشور بهدلیل موقعیت استراتژیک خود، بهطورفزایندهای نقش کلیدی را بهعنوان قطب ترانزیت انرژی ایفا میکند.کمابیش سهچهارم ذخایر نفت و گاز جهان در نزدیکی ترکیه، در منطقه خزر، روسیه و خاورمیانه قرار دارند. این وضعیت ترکیه را به یک پل بین کشورهای غنی از انرژی و اروپا تبدیل میکند، در حالی که آنکارا پروژههایی را برای تامین نیاز انرژی خود توسعه میدهد، هدفش این است که بهعنوان یک مسیر انرژی نیز عمل کند. همکاریهای نوظهور انرژی بین ایران و ترکیه احتمالا به استراتژی ایران برای استفاده کامل از ذخایر نفت و گاز طبیعی خود کمک میکند؛ همچنین منابع انرژی موردنیاز آنکارا را برای حفظ رشد اقتصادی چشمگیر خود فراهم میکند. علاوه بر این، مشارکت انرژی تهران ـ آنکارا با تنوع بخشیدن به تامینکنندگان نفت و گاز، بهدنبال امنیت انرژی اروپا خواهد بود. در نهایت، ادغام مجدد ایران در سیستمهای منطقهای و جهانی باعث کاهش تنش و افزایش شانس حل و فصل مسالمتآمیز مناقشات منطقهای و بینالمللی میشود. از همین روی، میتوان گفت این توافق یکی از معدود تحولات مثبتی است که در چند سال اخیر در خاورمیانه رخ داده است. این منافع متقابل در حوزه انرژی، محرکهای اصلی همکاریهای نوظهور تهران و آنکارا است. با این حال، از نظر استراتژیک، 2 کشور مواضع متفاوتی درباره چندین موضوع منطقهای، بهویژه جنگ داخلی در سوریه و جنگ قفقاز اتخاذ کردهاند؛ اما بهنظر میرسد که وابستگی متقابل انرژی در حال تحول، تهران و آنکارا را باوجود اختلافات منطقهای و بینالمللی به هم نزدیکتر کرده است. در همین راستا، مقامات ایران و ترکیه با یکدیگر دیدار کرده و خواستار همکاری بیشتر شدهاند.