چشم در چشم با غول مرحله آخر
دیگر همه حتی «خواجه حافظ» هم از جریان بحران آب خبردار شدهاند و کموبیش نگرانیهایی دارند. البته آمار، خلاف آن را نشان میدهد و میگوید که میزان مصرف ـ حداقل در بخش خانگی ـ تغییر چندانی با سالهای گذشته نداشته است. انگار همه منتظریم که «دستی از غیب بروناید و کاری بکند! » شاید هم بهقول روانشناسان گرفتار «اثر تماشاگر» شدهایم.
اثر تماشاگر یا «کنارایستاده» در شرایطی ایجاد میشود که جمعی، در شرایط بحرانی، نقشی منفعلانه ایفا کنند و دست به هیچ اقدامی نزنند. در چنین شرایطی تعداد تماشاگران با احتمال مداخله فرد نسبت معکوس پیدا میکند. یعنی هرچه تعداد ناظران یک بحران بیشتر باشد، احتمال اینکه کسی از میان آنها پا پیش بگذارد و کاری کند، کمتر و کمتر میشود. براساس این تحلیل میتوان درک کرد که چرا باوجود اینکه غول بیآبی پیش چشم ۸۰ میلیون ایرانی ظاهر شده و خودنمایی میکند، اما احساس مسئولیت فردی در مقابل این ابربحران اینقدر کمرنگ است.
با اینکه این پدیده روانشناختی تاکنون مقصر اصلی بسیاری از اتفاقات ناگوار اجتماعی معرفی شده است، اما در ناامیدی بسی امید است. تحقیقات نشان میدهد مشاهده واکنش مثبت فرد دیگری که در همان موقعیت بحرانی قرار دارد، یکی از روشهای مقابله با اثر تماشاگر است. غرض از پیشدرآمد بالا این بود که یادآور شویم معدنیها چندی است پا پیشگذاشتهاند و فعالیتهایی در این حوزه در راستای مدیریت منابع آب انجام دادهاند؛ پس باید و شاید که در معرض دید قرار گیرند تا هم الگویی برای شکستن حصار بیتفاوتی باشند و هم مورد نقد و بررسی جدیتر اهل فن قرار گیرند. گفتوگوی با ۲ تن از فعالان حوزه معدن درباره روشهای مدیریت آب، خواندنی است.
دودی که به چشم همه میرود
امین صفری، معاون شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات در پاسخ به این پرسش که بخش معدن چقدر از کمبود آب متاثر میشود به گفت: واقعیت این است که معدن هم از دیگر حوزههای صنعتی جدا نیست و دود خشکسالی به چشم معدنیها هم میرود. البته در معادن کوچکمقیاس که ماده معدنی کمی دارند و فقط به استخراج ماده معدنی مشغول هستند، میزان این صدمات کمتر است، چون آنها بهعلت محدودیت ذخایر، امکان راهاندازی کارخانه فرآوری را ندارند و باید تولیدات خود را به کارخانههای بزرگتر بفروشند.
وی ادامه داد: در این نوع معادن مصرف آب معمولا در حد آبپاشی جادهها است و در نتیجه شاید خیلی تحتتاثیر قرار نگیرند، اما جایی که کارخانه فرآوری ـ مثلا کارخانه کنسانتره ـ باید امکان دسترسی به منابع آبی وجود داشته باشد، پس بار کمآبی بر شانه این بخش سنگینتر است.
معجزه بازیافت
صفری راهکار مقابله با این مشکل را استفاده از پساب و فاضلاب تصفیهشده دانست و گفت: بعضی از پروژهها این راهکار را مورداستفاده قرار دادهاند، یعنی پساب و فاضلاب شهرها به تصفیهخانه منتقل میشود و از طریق خط انتقال به کارخانهها میرسد. یکی از نمونههای موفق این روش بازیافت در مجتمع معدنی سرب و روی و باریت مهدیآباد اتفاق افتاده است و امیدواریم در کارخانههای دیگر هم مورداستفاده قرار گیرد.
وی افزود: استفاده از پساب و فاضلاب چند مزیت دارد؛ اول اینکه پایدار است و همیشه امکان تصفیه و بهرهبرداری مجدد از آن وجود دارد، پس میتوان برای استفاده بلندمدت از آن برنامهریزی کرد. دیگر اینکه مشکل محیطزیستی شهرها را حل میکند، چرخ صنعت را بهگردش درمیآورد و در نهایت باتوجه به نمونه اجراشده، امکانپذیر و قابلدسترسی است.
صفری در ادامه سخنان خود گفت: اگر در میان معادن کوچکمقیاس، بعضی بیشتر به آب نیاز داشته باشند، میتوانند با سازکاری خاص از طریق وزارتخانه یا طرح احیا، فعالسازی و توسعه معادن کوچکمقیاس اقدام کنند تا در مسیر انتقال خط لوله پساب و فاضلاب به معادن و کارخانجات بزرگ، انشعابی هم برای آن معدن در نظر گرفته شود.
وی افزود: این موضوع باید از ابتدا در طرح انتقال آب دیده شود تا بعد بتوانند به هرکدام از آنها در مسیر این خط انتقال، سهمی به اندازه مصرفشان اختصاص دهند. صفری این روش را اقدامی عملی در راستای حل مشکل آبرسانی به معادن و کاهش هزینه انتقال دانست و گفت: اگر کارخانجات صنایع معدنی که آببر هستند، پا پیش بگذارند و پروژه انتقال پسابها را راه بیندازند و تصفیهخانه و خط انتقال بزنند، تمام معادن کوچک و متوسطی که در مسیر انتقال وجود دارند، میتوانند بهعنوان ذینفع تعریف شوند و زیرپوشش طرح قرار گیرند.
واسکو و ایمواسکو
این فعال معدن درباره پروژههای انتقال آب خلیجفارس به صنایع و معادن فلات مرکزی گفت: شرکت تامین و انتقال آب خلیجفارس یا واسکو ( WASCO ) از اواسـط سـال ۱۳۹۲ فعالیت خود را آغاز کرده و پروژه درحالحاضر به مراحل بهرهبرداری نهایی نزدیک شده است.
وی افزود: بهنظر من این پروژه اقدام بسیار مثبتی است که در زمان خود با هزینهای حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان احداث شد و درحالحاضر آب موردنیاز برای صنایع بزرگ گلگهر، مس سرچشمه و چادرملو را تامین کرده است. اگر همین پروژه با هزینههای امروزی محاسبه شود، شاید بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز داشته باشد.
این کارشناس معدن گفت: البته آبی که به این طریق تامین میشود، بسیار گران است و هر متر مکعب آن بین ۲.۲ تا ۲.۵ یورو نرخ دارد، بنابراین صنایع بزرگ و سودآوری مانند مس و فولاد امکان برخورداری از آن را دارند و برای صنایع کوچک یا بخش کشاوری و امثال آن اصلا مقرون بهصرفه نیست.
صفری گفت: پروژه مشابهی به نام ایمواسکو ( IMWASCO ) با هدف تامین آب موردنیاز صنایع و معادن استانهای فلات مرکزی و شرقی کشور در سال ۱۳۹۹ آغاز شد.
این پروژه بههمان ترتیب تعدادی سهامدار دارد و قرار است آب دریای عمان را نمکزدایی کرده و به سیستانوبلوچستان و خراسان انتقال دهد.
آبی گرانتر از بنزین
امین صفری در پاسخ به این پرسش که آب دریا تا چه میزان نمکزدایی میشود، گفت: تصفیهخانههایی ابتدای خطوط انتقال زده میشود و همانجا - کنار دریا - آب را تا حدی که موردنیاز صنایع است، تصفیه میکنند و تست میزنند و میزان سختی، شوری و سایر آیتمهای ضروری را بررسی میکنند و بعد فرآیند ارسال با پمپاژ آب به خطوط انتقال آغاز میشود.
وی درباره دشواری انتقال آب هم گفت: کار بسیار سختی است چون زمینها باید آزاد شود، در مناطقی مسیر لولهگذاری با جادهها و امثال آن تداخل پیدا میکند، بعد باید مسیر طولانی چند صد کیلومتری لولهگذاری شود، برای جبران اختلاف ارتفاع، ایستگاههای پمپاژ ساخته شود و بیشمار مشکل بزرگ و کوچک دیگر.
آیا انجام چنین پروژه عظیم و پرچالشی مقرون بهصرفه و اقتصادی است؟ صفری در پاسخ به این پرسش آخر گفت: پیشتر اشاره شد که نرخ تمامشده این آب زیاد است. بهعنوان مثال در خط انتقال آب خلیجفارس، هزینه تمامشده تا کرمان یک عددی است، تا یزد عددی دیگر و بههمین ترتیب تا مقصد تغییر میکند و بهطورمتوسط هر مترمکعب آن حدود ۲.۵ یورو درمیآید.
این نرخ یعنی هر واحد ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان؛ این عدد بسیار بزرگ است و چند برابر بنزین تمام میشود، پس به درد هر صنعتی نمیخورد.
بازیافت، بیمزد و منت
آیدین زینال زاده، فعال معدن و کارشناس اکتشاف مواد معدنی درباره شرایط بحرانی آب به گفت: میدانیم که بیشتر مصرف آب کشور در حوزه کشاورزی اتفاق میافتد و مصارف خانگی و صنعتی بهمعنای عام - که معدن هم یکی از زیرمجموعههای آن است - درصد بسیار پایینتری را شامل میشوند.
وی افزود: درباره هدررفت آب هم باز شاهد آن هستیم که بیشترین میزان اتلاف به حوزه کشاورزی برمیگردد. البته سدها هم از دیگر پیشتازان اتلاف آب هستند، زیرا احتمال تبخیر را افزایش میدهند. از سوی دیگر مکانیابی نامناسب برخی سدها موجب شوری آب شده و بعضی از ذخایر را در عمل غیرقابلاستفاده کرده است. زینالزاده هم مانند صفری باور داشت که مشکل کمبود آب گریبان معدنکار و فعال حوزه معدن و صنایع معدنی را هم میگیرد. وی گفت: معدنکاری به آب نیاز دارد و از اکتشاف بگیرید تا تولید محصول نهایی؛ هیچ بخشی بینیار نیست.
البته میزان مصرف آب در هر مرحله با مراحل دیگر متفاوت است و در بعضی قسمتها کم و در بعضی دیگر زیادتر میشود.
هست اما کم است
وی ادامه داد: بنابراین یکی از اقداماتی که چندین سال است معدنکاران بدونمنت انجام میدهند، مدیریت آب است و تلاش میکنند در هر معدنی - براساس مواد معدنی متفاوت - آب مصرفشده را باز به چرخه تولید برگردانند و تا حد امکان آب تازه کمتری مصرف کنند.
زینالزاده با ذکر مثالی سخنان خود را پیگرفت و گفت: در بیشتر معادن سنگهای تزئینی تردبر ـ یعنی معادنی که برای برش از دل کوه، از آب استفاده میکنند ـ میبینیم که معدنکاران بهشدت تلاش میکنند تا آب مصرفشده را باز به چرخه تولید
برگردانند. بههمینترتیب در معادن فلزی مثل معادن مس سعی میشود با «تیکنر» آب کنسانتره را بگیرند و دوباره به چرخه تولید برگردانند.
وی ادامه داد: البته نمیتوان ادعا کرد در این صنایع به آب تازه نیاز نیست، اما میتوان گفت با مدیریتی که انجام گرفته است، توانستهاند میزان نیازشان را به آب تازه بهمقدار قابلتوجهی پایین بیاورند.
زینالزاده درباره اینکه بیآبی چقدر بر تولید معدنی اثرگذار است، گفت: هیچ شک نداشته باشید که اگر در هر فعالیتی مصرف زیاد باشد یا جلوی هدررفت آب گرفته نشود، تکتک ما باید تاوان آن را بدهیم.
داستان انجیر استهبان
این صاحبنظر مسائل معدنی گفت: انجیر معروف منطقه استهبان، از ابتدا محصولی دیم بوده است، یعنی محصولی که براساس ویژگیهای جغرافیایی و آبوهوایی منطقه و بهواسطه نزولات جوی در آن منطقه رشد میکرده است.
وی ادامه داد: وقتی مردم دیدند که این محصول فروش خوبی دارد، به کاشت آن روی آورند و برای آبیاری چاههای متعدد زدند و آنقدر آب مصرف کردند تا سطح ایستابی پایین رفت و مشکلاتی که امروز شاهد هستیم، پدید آمد.
از تهدید تا فرصت
زینالزاده افزود: در معدن تا جایی که دیگر چارهای نباشد، از آب تازه استفاده نمیشود. برای معادن چاه نمیزنند و مجوز احداث چاه هم به معادن داده نمیشود. در بعضی از مناطق حوضچههایی تعبیه میشود تا نزولات جوی را جمع کنند تا بعد بتوانند از آن استفاده
کنند. در بعضی مواقع ـ چه در معدنکاریهای روباز، چه نوع زیرزمینی آن ـ چون از سطح به عمق میرویم و به سفرههای آب زیرزمینی برخورد میکنیم که مورداستفاده قرار میگیرد.
ژئوهیدرولوژی را پشت گوش نیندازید
وی در شرح آنچه باید پیش از اکتشاف در نظر داشت، گفت: بهطورمعمول در معادن کوچکمقیاس خیلی به مطالعات ژئوهیدرولوژی توجه نمیشود و سرسری گرفته میشود، اما نیاز است که این مطالعات، حتی در زمان اکتشاف انجام شود تا مکتشف بداند وقتی در آینده میخواهد از معدن بهرهبرداری کند، آیا به سفره آب زیرزمینی برخورد میکند یا خیر.
وی افزود: این نقطه ضعفی است که میتواند به نقطه قوت تبدیل شود و تهدیدی است که به فرصت بدل خواهد شد. در دهههای گذشته در بسیاری از معادن اتفاق میافتاد که با هجوم آب زیرزمینی روبهرو شوند، اما درحالحاضر دیگر اینطور نیست. امروزه هم بهخاطر ایمنی و هم صیانت از هزینههای انجامشده برای معدن، بسیار دقت میکنند و تمهیداتی برای کنترل آبهای مربوط به سفرههای زیرزمینی میاندیشند، اما در واقع باید گفت هنوز در مرحله اکتشاف، جای مطالعات ژئوهیدرولوژی خالی است.
سخن پایانی
صفحه معدن روزنامه صمت تنها راوی شنیدههای خود درباره موضوع مهم و اساسی آب بوده است، اما چنانچه شما خبر، گزارش، عکس، پاسخ یا انتقادی به نکات مطرحشده ـ بهطورکلی درباره نوع مدیریت آب داریدـ بخش معدن صمت از آن استقبال خواهد کرد.