چشمانداز بازار مس تا ۲۰۳۵؛ آیا با کمبود جهانی مواجه خواهیم شد؟
بر اساس اعلام یک شرکت مشاوره تخصصی، پیشبینی میشود تقاضا برای فلز مس تا سال ۲۰۳۵ با رشدی حدود ۲۴ درصد مواجه شود. به منظور پاسخگویی به این افزایش تقاضا، توسعه ظرفیتهای تولید و تقویت فرآیندهای بازیافت مس، ضرورتی اجتنابناپذیر خواهد بود.

شرکت مشاورهای «وود مکنزی» در تازهترین گزارش خود هشدار داده است که جهان در دهه آینده با کمبود قابل توجه مس و نوسانات شدید قیمتی مواجه خواهد شد. این گزارش که با عنوان «راه رفتن روی طناب: آیا افزایش تقاضای مس مانعی برای رشد آینده است؟» منتشر شده، پیشبینی میکند تقاضای جهانی برای مس تا سال ۲۰۳۵ میلادی با رشدی ۲۴ درصدی به ۴۲.۷ میلیون تن در سال برسد؛ رقمی که نسبت به سطح فعلی، افزایش ۸.۲ میلیون تنی را نشان میدهد.
بنا بر ادعای وود مکنزی، رشد اقتصادی سنتی در کنار تقاضای جدید ناشی از برقرسانی گسترده و دیجیتالیشدن صنایع، عامل اصلی این رشد خواهد بود. اما این مؤسسه هشدار میدهد که چهار عامل میتوانند این روند را تشدید کرده و نوسانات قیمتی را بیش از پیش افزایش دهند. این عوامل ممکن است تا ۳ میلیون تن دیگر به رشد تقاضا بیفزایند و در مجموع ۴۰ درصد از کل رشد تقاضای مس تا سال ۲۰۳۵ را شامل شوند.
توسعه هوش مصنوعی و رشد تقاضا برای مس
یکی از غیرقابل پیشبینیترین متغیرها در این میان، مراکز داده هستند. طبق دادههای تیم انرژی وود مکنزی، گسترش سریع هوش مصنوعی میتواند تا سال ۲۰۳۵ میلادی مصرف برق مراکز داده را تا ۲۲۰۰ تراواتساعت افزایش دهد. این افزایش مصرف برق، بهتنهایی باعث رشد تقاضای مس برای زیرساختهای شبکه تا سطح ۱.۱ میلیون تن در سال تا ۲۰۳۰ خواهد شد.
از آنجا که مس کمتر از نیم درصد از کل هزینه ساخت مراکز داده را تشکیل میدهد، تغییرات قیمتی تأثیر چندانی بر تصمیم سازندگان ندارد و افزایش ناگهانی پروژههای ساختوساز میتواند جهش قیمتی ۱۵ درصدی یا بیشتر را رقم بزند.
«پیتر اشمیتز»، تحلیلگر ارشد وود مکنزی، در اینباره میگوید: «مراکز داده تقاضایی غیرمنعطف ایجاد میکنند؛ یعنی صرفنظر از قیمت، مس مورد نیاز خود را خریداری میکنند. همین موضوع سبب شده این بخش به منبعی غیرقابل پیشبینی و ناپایدار برای بازار مس تبدیل شود».
انرژی های پاک، موتور محرک قیمت مس
در کنار تقاضای مرتبط با هوش مصنوعی، گذار جهانی به انرژیهای پاک نیز نقشی بنیادین در تغییر الگوی مصرف مس دارد. بر اساس گزارش وود مکنزی، گذار به سیستمهای انرژی تجدیدپذیر در دهه آینده به ۲ میلیون تن مس اضافی در سال نیاز دارد. همچنین، تقاضای مس در بخش انرژی از ۱.۷ میلیون تن در سال به ۴.۳ میلیون تن تا ۲۰۳۵ خواهد رسید که معادل نرخ رشد سالانه ۱۰ درصدی است. به گفته اشمیتز، «هر خودروی برقی تا چهار برابر بیشتر از خودروهای معمولی مس مصرف میکند. با پیشرفت فناوریهای باتری، تقاضای مس در زیرساختهای مورد نیاز برای شارژ و سیستمهای وابسته به برق همچنان بالا باقی خواهد ماند. پیشبینی ما این است که تقاضای مرتبط با خودروهای برقی تا سال ۲۰۳۵ دو برابر شود.»
در سطح منطقهای، آسیا موتور اصلی رشد مصرف مس خواهد بود. هند و کشورهای جنوب شرق آسیا با سرعت صنعتی شدن خود تا سال ۲۰۳۵، بیش از ۳.۳ میلیون تن در سال به تقاضای جهانی خواهند افزود. اگر این کشورها حتی نیمی از مسیر رشد چین را طی کنند، بخشهای ساختوساز و انرژی آنها به ۵.۴ میلیون تن دیگر مس در سال نیاز خواهند داشت. مصرف سرانه مس در این کشورها هنوز پایینتر از میانگین جهانی است و این امر ظرفیت رشد بلندمدت را افزایش میدهد.
عامل دیگر، افزایش هزینههای دفاعی در نتیجه تحولات ژئوپولیتیکی است. به دنبال جنگ اوکراین، اروپا تصمیم گرفته است بودجه دفاعی خود را تا ۳.۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد؛ موضوعی که به گفته وود مکنزی، بهطور مستقیم باعث افزایش تقاضای مس در حدود ۲۵ تا ۴۰ هزار تن در سال میشود. علاوه بر تجهیزات نظامی، توسعه زیرساختهای مرتبط مانند شبکههای قدرت و ارتباطات مقاوم نیز مصرف مس را افزایش میدهد. اشمیتز میگوید: «رشد بودجههای دفاعی منبعی آرام ولی مؤثر از تقاضای افزایشی برای مس ایجاد کرده است. این روند، فشار مضاعفی بر بازاری وارد میکند که پیشتر نیز تنگناهای عرضه دارد.»
برای پاسخگویی به این میزان رشد تقاضا، فعالان صنعت مس باید بیش از ۸ میلیون تن ظرفیت استخراج جدید و ۳.۵ میلیون تن مس بازیافتی تا سال ۲۰۳۵ به ظرفیت فعلی اضافه کنند. با این حال، وود مکنزی پیشبینی میکند که اختلالات سالانه در معادن از ۵ به ۶ درصد افزایش یابد؛ موضوعی که معادل حذف ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تن مس از بازار در هر سال است. این کمبود، فشار عرضه را تشدید خواهد کرد و احتمال دورههای طولانی قیمت بالا را افزایش میدهد.
«چارلز کوپر»، مدیر پژوهش بخش مس در وود مکنزی، میگوید: «مس به گلوگاه استراتژیک گذار انرژی جهانی تبدیل شده است. از دیترویت تا شنژن، هرگونه اختلال در زنجیره تأمین این فلز میتواند اثرات شدیدی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. اگر دولتها و سرمایهگذاران اقدام نکنند، این فلز برقرسان به فلز کمیابی تبدیل خواهد شد.»
در پایان گزارش، وود مکنزی تأکید میکند که غرب برای رقابت باید از اتکای صرف به نیروهای بازار دست بردارد و با تشکیل کنسرسیومهای عمومی–خصوصی، ایجاد انگیزههای مالیاتی و سرمایهگذاری مستقیم در معادن و فرآوری، به مقابله با بحران عرضه بپردازد. این مؤسسه پیشنهاد میکند دولتها با حمایت از پروژههای پرریسک و قراردادهای بلندمدت تأمین، امنیت زنجیره تأمین مس را تضمین کنند تا از تبدیل «فلز رشد» به «فلز بحران» جلوگیری شود.