-

داستان انتقال پایتخت

مدت‌ها خبری از انتقال پایتخت نبود. چند وقتی بود پروسه ناکام انتقال پایتخت و هیجانات آن فراموش شده بود تا به آبان ۱۴۰۳ و دولت چهاردهم رسیدیم. دوباره کوه یخ مصائب انتقال پایتخت رونمایی شد تا تنور نظرات موافق و مخالف گرم شود. به هر روی تهران همچنان با انبوه مشکلات خود مواجه است و دولت جدید نیز راه‌حل را انتقال پایتخت می‌داند.

داستان انتقال پایتخت

از طهران تا تهران

باید گفت از طهران تا تهران گذشته‌ای به قدمت ۲۳۹ سال است. از بهار تاج‌گذاری آقا محمدخان قاجار در قریه ای کوچک در نزدیکی ری کهن و در جنوب سلسله جبال البرز مرکزی و در میان انبوهی باغ و بوستان طهران با نام پایتخت متولد شد. تفرجگاهی که از زمان شاه طهماسب صفوی با حصاری ساخته شد و ۱۱۴ بارو در اطراف قریه آن ایجاد شد تا مدت‌ها قبل از شکوه پایتختی با آب طهران و هوای دلچسبش برای شاهان و درباریان صفوی دلبری می‌کرد.

آقا محمد خان قجری هم با همه قساوت‌هایش در حکمرانی، خلاف زندی ها تمایل داشت، ایران را در شال غرب و شمال شرق به دوران شکوه نادر بازگرداند، به همین دلیل تهران را به لحاظ استراتژیکی و راهبردی در مرکز پشتیبانی برای دستیابی به این اهداف می‌دید؛ چه‌بسا طهران از استرآباد گرگان به نسبت مراکز مهم دیگر ازجمله شیراز، اصفهان و حتی قزوین نزدیک‌تر بود. قرون ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ گذشت تا در نهایت قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی، تهران را به عنوان مرکز حاکمیت و پایتخت خود انتخاب کردند تا این شهر در بیش از دو قرن گذشته شاهد رفت و آمدها و تحولات تعیین کننده‌ای در تاریخ این سرزمین بوده است. نفوس انسانی طهران از جمعیتی حدود ۱۵ هزار نفر به بیش از ۱۵ میلیون نفر رسید تا تراکم جمعیت پایتخت ایران، دو برابر لندن و یک و نیم برابر پکن شده باشد. در عین حال بر اساس تقسیمات اداری کشور دو شهر را در خود هضم کرده و ۱۲ شهر اقماری را که حتی برخی از آنها طبق تقسیمات کشوری از استانش خارج شدند، در اطراف خود جای داده تا حدود ۲۰ درصد جمعیت و ۲۵ درصد تولید ناخالص کشور را فراتر از ظرفیت طبیعی و جغرافیایی خود، از آن خود کند و شاهد سفر میلیون‌ها نفر به مرکز سیاسی اداری، اقتصادی و تجاری کشور باشیم. امروز محدوده شهری تهران بجز شهرهای اقماری اطرافش به مساحت ۷۳۰ کیلومتر مربع رسیده و تراکم جمعیتی حدود ۱۲۵ نفر در هکتار به عنوان جمعیت شب در رتب‌های بین ۲۰ تا ۲۵ جهانی قرار می‌گیرد. پهنا و وسعت تهران به گونه‌ای گسترش یافته است که عملاً حد ترخص شرعی برای این کلان‌شهر از میان رفته و اگر بخواهیم تهران بزرگ را در یک قاب تصویر مشاهده کنیم فقط باید به عکس‌های هوایی ماهواره‌ای دلخوش باشیم. در حال حاضر و به لحاظ اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیه شهری تقسیم شده‌است و اداره شهر توسط شهرداری تهران انجام می‌شود.

آغاز موضوع انتقال پایتخت از ۱۳۶۴

قبل از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله تهیه شد که تاکنون از مهم‌ترین مبنای قانونی توسعه شهر تهران بوده ‌است. در واقع مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲.۷ میلیون نفر می‌رسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمین‌های جنوبی، در منطقه غرب تعیین کرد و سطح شهر را به 10منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکه‌ای از بزرگراه‌ها را نیز پیشنهاد کرد. همچنین برنامه‌هایی در نظر گرفته شده بود تا جمعیت شهر از 5میلیون نفر بیشتر نشود که بروز جنگ تحمیلی پس از انقلاب و ورود مهاجران به تهران بر مشکلات جمعیتی این کلانشهر افزود.

بعد از انقلاب و از سال ۱۳۶۴ از دولت جنگ میرحسین موسوی و در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری به دلیل اراده حاکمیت بر گسترش، عدالت و عدم تمرکزگرایی در شهرهای بزرگ، صحبت‌ها برای تمرکززدایی از تهران و نیز حتی انتقال پایتخت آغاز شد. وقتی جنگ تمام شد در سال ۱۳۶۸ وزارت مسکن و شهرسازی جمعی از کارشناسان را مأمور بررسی گزینه‌های مختلف برای محل پایتخت جدید کرد. حاصل این بررسی انتخاب مکانی خارج در شعاع ۲۰۰ کیلومتر تهران بود و زمان مورد نیاز برای انتقال پایتخت ۱۵ تا ۲۵ سال برآورد شده بود.

بعد از دفاع هشت‌ساله آنقدر شرایط تهران بغرنج شده بود که می‌خواستند پایتخت را جابجا کنند اما با برنامه‌های توسعه شهری در دولت سازندگی و شهردار وقت تهران نفسی کشید، هرچند سنگ بنای غلط تراکم فروشی در همان دوران نهاده شد، اما برای مدتی طرح انتقال پایتخت به فراموشی سپرده شد؛ هرچند همان زمان صحبت‌هایی از انتقال به شهر جدید هشتگرد مطرح بود. در دولت احمدی نژاد طرح‌هایی از جمله خروج 3میلیون نفر از تهران و نیز انتقال پایتخت به شهر پرند و حتی استان سمنان مطرح شد.  در دولت یازدهم و دوازدهم دوباره فتیله انتقال پایتخت بالاتر کشیده شد و اردیبهشت ۱۳۹۴ قانون «امکان سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم (۱۲۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و پیرو مطالعات مجموعه شهری تهران مصوب سال ۱۳۸۲ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، در چهار ماده تصویب و توسط رئیس مجلس به دولت ابلاغ شد. از ۲۱۴ نماینده حاضر در مجلس ۱۱۰ نفر به این طرح رأی مثبت و ۶۷ نفر نیز رأی منفی دادند. ۲۷ نفر از نمایندگان حاضر در مجلس در این رأی‌گیری شرکت نکردند و ۱۰ نماینده دیگر نیز به آن رأی ممتنع دادند.

و بالاخره در دولت چهاردهم چراغ اول طرح انتقال پپایتخت روشن شد. مسعود پزشکیان در سخنانی از برنامه دولت برای انتقال پایتخت سخن گفت و مسئولیت آن را به محمدرضا عارف معاون اول خود واگذار کرد.

مشکلات پایتخت؛ از آلودگی هوا تا ترافیک و بد مسکنی

می‌توان گفت تهران به دلیل قرار گرفتن کوه‌های البرز در شمال و شرق خود که حدود ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ متر بالاتر از سطح شهر قرار دارد، دارای موقعیت پدافندی مناسبی در برابر حملات زمینی دشمنان در گذشته و حملات هوایی در دوران دفاع مقدس بوده و هست، اما همین حصار بلند طبیعی و در عین حال قرار گرفتن بخش‌هایی از شهر در گودال و فرو رفتگی طبیعی موجب شده است تا این شهر دهه‌ها از آلوده‌ترین شهرهای جهان باشد؛ موضوعی که با شروع فصل سرما و به وجود آمدن پدیده وارونگی هوا، موجب تشدید آلودگی شهر می‌شود، به گونه‌ای که در شاخص آلودگی این کلان شهر در اکثر روزهای نیمه دوم سال در شرایط ناسالم به خصوص برای گروه‌های حساس است.

از سوی دیگر، مشکل ترافیک تهران هم در حدی است که بر اساس نظر کارشناسان، در این شهر دستکم شش برابر ظرفیت خیابان‌ها و بزرگراه‌ها وسیله نقلیه در حال تردد است که همین موضوع موجب افزایش و تشدید آلودگی هوا می‌شود. در این میان باید مشکل کمبود حمل و نقل عمومی، کمبود فضا سبز و بد مسکنی آپارتمان‌های کوچک را هم به مشکلات پایتخت اضافه کرد. چالش‌های مذکور باعث شده تا بارها بحث انتقال پایتخت در کشورمان بر سر زبان‌ها بیافتد؛ موضوعی که در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است، به گونه‌ای که تاکنون ده‌ها کشور پایتخت خود را به دلایل مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی، تمرکز زدایی و در مرکز کشور قرار گرفتن مرکزیت جدید، انتقال دادند که البته برخی موفق و برخی هم شکست خوردند.

ویژگی‌های منطقه مکران به عنوان گزینه انتقال پایتخت

منطقه مکران در جنوب شرقی کشور از رأس الکوه در غرب جاسک تا شرق بندر کراچی در پاکستان به طول ۱۰۰۰ کیلومتر امتداد دارد که سهم کشورمان کمی بیش از ۷۰۰ کیلومتر است. این منطقه به دلیل نزدیکی به آب‌های آزاد و واقع شدن در تنها سواحل اقیانوسی ایران و دسترسی به منابع طبیعی، ظرفیت آب فراوان برای صنایع و موقعیت استراتژیک در تجارت بین‌المللی مطرح شده است. هرچند آب دریا شور است و برای تأمین نیازمندی‌های شرب جمعیت مکران، لازم است آب شیرین کن‌های فراوان با هزینه‌های بسیار زیاد دارد. ضمن آنکه خاک منطقه شوره‌زار است و نمی‌توان استقلال غذایی لازم را در این خصوص برای جمعیت پایتخت احتمالی آینده ایران در نظر گرفت. این همان مشکل ناترازی آب و غذا است که رئیس جمهور به آن تاکید ویژه دارد. بنابراین اگر تهران دارای ناترازی‌های بسیار زیادی است، مکران در ذات خود دارای ناترازی های قابل تأملی است؛ ضمن آنکه این منطقه با ضعف جغرافیای طبیعی در دفاع هوایی و حتی زمینی، در صورت حملات دشمن است. آن هم برای کشور ما که با چالش‌های امنیتی فراوانی در طول قرن‌ها از سوی شرق و غرب مواجه بوده است. در عین حال از توفان‌های حاره ای، سونامی فعال شدن گسل‌های زلزله در بستر دریای عمان نیز نمی‌توان غافل شد. اما توپوگرافی منطقه به گونه‌ای است که زمین‌های هموار و مسطح از ساحل دریا تا کوه‌ها دارای پهنای چندانی نیستند و این پهنا فقط به چند کیلومتر می‌رسد، لذا گستره شهر در این مناطق بایستی غربی شرقی باشد. در حالی که پایتخت و شهرهای بزرگ بایستی امکان گستره مربعی و یا دایره‌ای شکل را در تمام جهات داشته باشد. در واقع می‌توان گفت توپوگرافی زمین‌های منطقه یک ناترازی طبیعی و ذاتی دارد، به صورتی که در توسعه شهری منطقه مجبور به کوه‌خواری یا خشک کردن دریا مجبور خواهیم شد.

طبق برنامه قرار بود سه منطقه در توسعه مکران در نظر گرفته شود که به یکدیگر اتصال ندارد. در منطقه شرقی بخش مسکونی، در منطقه میانی بخش صنعتی و در منطقه غربی آن بخش اداری قرار داشته است. با دادن مشوق‌هایی شرکت بزرگ فولادی و پتروشیمی و حتی خودروسازی از جمله معافیت‌های مالیاتی، می‌توان آنها را به این منطقه برد. سپس زیرمجموعه‌های زنجیره تولید این شرکت‌ها نیز به‌تدریج می‌توانند با هزینه خود وارد مکران شوند و به دلیل آنکه آنها بنگاه‌ها اقتصادی هستند عملاً بخش خصوصی در توسعه آن‌ها نقش ایفا خواهد کرد. در برنامه‌ای که برای مکران در نظر گرفته شده، مقرر شده بود که جمعیت آن در طول مدت 5سال حدود یک میلیون نفر و پس از آن در 10سال جمعیت آن به حدود 3میلیون نفر برسد اما این به معنای انتقال مرکزیت اداری و سیاسی به آنجا نبوده است.

سخن پایانی

با توجه به تمام موارد یادشده، قم، اصفهان و سمنان به عنوان گزینه‌های دیگری که از لحاظ جغرافیایی، تاریخی و زیرساختی مطرح شده‌اند اما واقعیت آن است که به دلیل آنکه این شهرها خود دچار توسعه و افزایش جمعیت شدند، این نگرانی وجود دارد که در چند دهه آینده و با تداوم سیاست‌های تمرکزگرایانه ذاتی در نظام حکمرانی کشور، بلایی مانند تهران بر آنها و کشور وارد شود. می‌توان گفت ساخت شهری جدید یا توسعه زیرساخت‌های یک شهر موجود برای پذیرش نقش پایتختی، به بودجه‌ای عظیم نیاز دارد. این شامل هزینه‌های مربوط به حمل‌ونقل، مسکن، امکانات بهداشتی، آموزشی و رفاهی است. تأمین چنین بودجه‌ای در شرایط محدودیت منابع مالی دولت، یک چالش بزرگ به شمار می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین