حراج «جان» برای اجاره!
از طرفی، شکاف فزاینده بین دهکهای درآمدی بهویژه بین دهکهای بالا و پایین، عدمدسترسی اقشار کمدرآمد را به بازار مسکن تشدید کرده است و افراد با درآمد پایین، توان خرید و حتی اجاره مسکن را ندارند. متاسفانه دولتمردان توفیق چندانی در حل مشکلات بازار مسکن نداشتهاند، در نتیجه عدمسرمایهگذاری کافی در ساخت مسکنهای ارزان قیمت و استیجاری موجب محدود شدن دسترسی گروههای کمدرآمد به این نوع مسکنها شده است. در نتیجه با افزایش تقاضای سرمایهای و سوداگری در بازار مسکن توسط افراد ثروتمند، شرکتهای بزرگ و بانک مواجه شده که در نهایت قیمتها را بهشکل غیرمتعارفی بالا برده و امکان دسترسی گروههای کمدرآمد را کاهش دادهاست. این در حالیاست که اجارهبهای گزاف و کاهش قدرت خرید در بازار مسکن بارها خبرساز بوده تا آنجا که براساس آمار، حدود یکسوم تهرانیها در بافت فرسوده و مسکن نامناسب زندگی میکنند و حدود نیمی از پایتختنشینها نیز مستاجر هستند.
نابرابری در حوزه مسکن یکی از چالشهای اساسی در کشور ما است که انعکاس وضعیت نابرابری اجتماعی و اقتصادی در سطح جامعه را نشان میدهد. رشد سریع نرخ زمین و مسکن در سالهای اخیر بهدلیل عوامل متعددی همچون تورم، رکود ساختوساز، انحصار، سوداگری و... دسترسی به مسکن را برای اقشار کمدرآمد و متوسط جامعه محدود کرده است.
از طرفی، شکاف فزاینده بین دهکهای درآمدی بهویژه بین دهکهای بالا و پایین، عدمدسترسی اقشار کمدرآمد را به بازار مسکن تشدید کرده است و افراد با درآمد پایین، توان خرید و حتی اجاره مسکن را ندارند. متاسفانه دولتمردان توفیق چندانی در حل مشکلات بازار مسکن نداشتهاند، در نتیجه عدمسرمایهگذاری کافی در ساخت مسکنهای ارزان قیمت و استیجاری موجب محدود شدن دسترسی گروههای کمدرآمد به این نوع مسکنها شده است. در نتیجه با افزایش تقاضای سرمایهای و سوداگری در بازار مسکن توسط افراد ثروتمند، شرکتهای بزرگ و بانک مواجه شده که در نهایت قیمتها را بهشکل غیرمتعارفی بالا برده و امکان دسترسی گروههای کمدرآمد را کاهش دادهاست. این در حالیاست که اجارهبهای گزاف و کاهش قدرت خرید در بازار مسکن بارها خبرساز بوده تا آنجا که براساس آمار، حدود یکسوم تهرانیها در بافت فرسوده و مسکن نامناسب زندگی میکنند و حدود نیمی از پایتختنشینها نیز مستاجر هستند.
«کلیه» حدود ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان نرخ دارد
گسترش فقر مسکن در کشور در شرایطی رخ میدهد که بسیاری از کارشناسان معتقد هستند سایر کشورهای جهان تجربیات متنوعی برای مهار فقر مسکن اجرا کردهاند، اما متاسفانه بدمسکنی هر روز شکل جدید به خود میبیند. یکی از تلخترین اتفاقاتی که چند سالی است، دیده میشود؛ موضوع «فروش اعضای بدن» برای «تامین هزینههای مسکن» است.
اگر گشتی در سایتهای فروش اعضای بدن بزنید، بهتر متوجه وخامت اوضاع بازار مسکن میشوید؛ جایی که بیشتر فروشندگان کلیه و کبد بهعلت نیازهای مالی و تهیه هزینههای مرتبط با رهن و اجاره خانه مجبور هستند تا تکهای از بدن خود را برای فروش بگذارند.
برای مثال «قیمت کلیه حول ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان میچرخد.» متاسفانه بازار سیاه خرید و فروش اعضای بدن، بهویژه کلیه، همچنان وجود دارد و در برخی شرایط بهراحتی میتوان آگهیهای مربوط به آن را پیدا کرد.
آگهیها معمولا حاوی جزئیات مربوط به گروههای خونی، شماره تلفنهایی که بهصورت اعتباری ارائه میشوند و حتی دستخطهایی که نشان از تحمل فشار روحی فرد دارد،هستند. این امر علاوه بر مسائل اخلاقی، خطرات جدی برای سلامت فروشنده و گیرنده عضو بههمراه دارد. افراد نیازمند بهدلیل مشکلات مالی و در شرایط آسیبپذیری قرار دارند و ممکن است بهراحتی تحتتاثیر قرار گیرند و مجبور به فروش اعضای بدن شوند. در مقابل، برخی افراد سودجو نیز در تلاش هستند تا به هر طریقی این متقاضیان را به فروش عضو ترغیب کنند.
این موضوع نهتنها مشکلات فردی و اجتماعی را تشدید میکند، بلکه بهدلیل عوارض جسمی و روحی ناشی از آن، خطرات بسیار جدی برای سلامت فرد را بههمراه دارد، بنابراین نیاز است که با اتخاذ سیاستهای مناسب و ارائه راهکارهای جامع، ضمن بهبود وضعیت اقتصادی، مشکل تامین مسکن حل شود تا شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم. تامین مسکن نیاز اولیه هر فردی در جامعه است و نباید دهکهای ضعیف جامعه با چنین مشکلاتی روبهرو شوند.
در ادامه صمت به بررسی تعدادی از آگهیهای فروش اعضای بدن برای تامین هزینههای مسکن پرداخته است.
معضل تهیه مسکن تنها مختص تهران نیست
همانطور که در عکس مقابل مشخص است، فردی از استان خراسانرضوی بهدلیل مشکلات مالی برای رهن یک خانه حداقلی مجبور است که کلیه خود را در یکی از سایتهای فروش اعضای بدن آگهی کند. شاید برای فردی که در طبقه متوسط جامعه قرار دارد هم، این آگهی غیرقابلدرک باشد، اما آن چیزی که وجود دارد، عمق فقر مسکن در کشور است که حتی با جان افراد نیازمند بازی میکند و معیشت آنها را بهخطر میاندازد. نکته دیگر در این آگهی بر این دلالت دارد که معضل تهیه مسکن، تنها مختص به شهر تهران نیست و در همهجای کشور میتوانیم از این موارد پیدا کنیم.
فروش فوری کلیه برای تامین هزینه اجارهبها
فرد دیگری خواهان فروش کلیه B منفی خود برای تامین مسکن است. مشکلات مالی چنین افرادی تنها مختص مسکن نیست و این افراد بهاصطلاح محتاج نان شب خود هستند. کافی است مواردی از قبیل بیماری، بیکاری، عدمآموزش و... را به بیخانمانی اضافه کنید تا درد این اشخاص بیشتر قابلدرک باشد.
فروش کلیه، کبد و مغز استخوان مربی اسکی!
«فروش کلیه، کبد و مغز استخوان گروه خونی +B بهدلیل تامین هزینههای اجاره خانه و پرداخت بدهی، شدیدا به پول نیازمندم. ۲۸ سال سن دارم اهل سیگار و الکل بههیچوجه نیستم، مشکل رضایتنامه هم ندارم، مربی اسکی هم هستم، بدنم سالمه سالمه.» این جملات متعلق به جوانی است که برای زندگی خود جنگیده و ورزشکار است، اما متاسفانه افتخار عمر ورزشی خود را برای اثبات سلامتش خرج کرده تا هرچه سریعتر یک مشتری نهتنها برای کلیه بلکه برای کبد و مغز استخوانش پیدا کند تا به این واسطه بتواند از پس هزینههای زندگیاش بربیاید.
تلخی بیپایان فروش اعضای بدن
«فروشنده کلیه با گروه خونی B+ بدون سابقه بیماری خاص - آزمایش انجامشده در آزمایشگاه - فروش بهخاطر حل پارهای از مشکلاتم... فروش برای اجاره کردن خانه؛ خریدار واقعی تماس بگیرد - جواب آزمایش انجامشده.» آگهی بعدی هم مربوط به فروشنده کلیه بدون سابقه بیماری است که برای تضمین سلامتش حتی آزمایش هم داده است. از این قبیل آگهیها بهوفور یافت میشوند و تلخی بیپایانی را در خود جای دادهاند. ای کاش مسئولان ساماندهی بازار مسکن را کمی جدیتر بگیرند و اگر از وخامت اوضاع خبری ندارند، سری به در و دیوار بیمارستانها و سایتهای فروش اعضای بدن بزنند و ببینند که بدمسکنی چه بلایی سر مردم آورده است.
ساماندهی مسکن نیاز به راهکار مناسب دارد
مصطفی ازکیا، جامعهشناس و بنیانگذار رشته توسعه روستایی دانشگاه تهران به صمت توضیح داد: مشکل مسکن در کشور بهوضوح قابلمشاهده است و این موضوع دلایل متعددی دارد که بر کسی پوشیده نیست. دولت جدید باید برای ساماندهی بازار مسکن و کمک به اقشار آسیبپذیر، در کوتاهمدت و بلندمدت، طرحهای جامعی را برای باز کردن گره کور این بازار حیاتی ارائه کند. اگر همین شرایط فعلی ادامه پیدا کند، ممکن است مشکلات زیادی برای سلامت و معیشت مردم ایجاد شود.
وی در ادامه بیان کرد: مسئولان نباید تنها بر ازدواج و تشکیل خانواده تاکید کنند، چراکه زیرساختهای لازم برای این امر وجود ندارد. اگر قرار است موضوعی اصلاح شود، باید تمام جنبههای آن بررسی شود تا به سلامت جامعه کمک کند، در غیر این صورت ممکن است تاثیر منفی بر سلامت اقتصادی و اجتماعی جامعه داشته باشد. مسئولان باید تلاشهای خود را برای حل مشکلات مسکن معطوف به سلیقه و ذوق شخصی نکنند و بیشتر در راستای اجرایی شدن اهداف گام بردارند. در غیر این صورت، وضعیت نامناسب و فقر مسکن همچنان باقی خواهد ماند و ممکن است اقداماتی نظیر فروش اعضای بدن برای تامین هزینههای مسکن عادیسازی شود.
او افزود: وضعیت مسکن در کشور بهگونهای است که اگر والدین تلاشی برای خانهدار شدن و تشکیل خانواده فرزندانشان نکنند، جوانان باید مسیر بسیار دشواری را برای خرید یا اجاره خانه طی کنند. در شرایطی که بدمسکنی منجر به فروش اعضای بدن، پشتبامخوابی، بالکنخوابی، موتورخانهخوابی و حتی کارتنخوابی شده است، مسئولان باید گامهای قاطعی در راستای بهبود زیرساختهای موجود بردارند.
مسکن، بزرگترین چالش جوانان برای ازدواج
ازکیا خاطرنشان کرد: تامین مسکن به یکی از بزرگترین چالشهای جوانان برای ازدواج و تشکیل خانواده تبدیل شده است. در شرایطی که افزایش جمعیت و ترویج ازدواج و فرزندآوری از اولویتهای کشور است، هزینههای سرسامآور تامین مسکن، مانعی بزرگ برای بسیاری از جوانان شده است. اجارههای سرسامآور و قیمتهای بالای خرید مسکن، موانع اصلی پیشروی جوانان برای تشکیل خانواده و فرزندآوری محسوب میشوند. این امر مشکلات متعددی را برای جامعه بهوجود خواهد آورد.
دولت سیزدهم با طرح نهضت ملی مسکن وعده داده بود که خواب خرید مسکن را برای اقشار کمدرآمد به واقعیت تبدیل کند؛ اما متاسفانه این طرح تاکنون بهنتیجه مطلوبی نرسیده است و همچنان مردم، بهویژه دهکهای پایین جامعه با این چالش دست و پنجه نرم میکنند.
وی در خاتمه گفت: این اتفاقات موجب ناامیدی و نارضایتی در میان قشر وسیعی از جامعه شده است؛ بنابراین، دولت چهاردهم باید با همکاری نهادهای مرتبط، موانع رشد تولید مسکن را برطرف کند تا با کاهش قیمتها، امکان خرید مسکن برای شهروندان فراهم شود. این اقدام میتواند زمینه را برای ازدواج و فرزندآوری بیشتر در جامعه فراهم و از بروز مشکلات اجتماعی ناشی از این معضل جلوگیری کند.
سخن پایانی
سیاستگذاریهای ایران برای بازار مسکن بهشکل گستردهای متفاوت بودهاند و باتوجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی در طول سالها تغییر کرده است. باتوجه به اینکه مسکن یکی از مهمترین نیازهای انسانی است، بنابراین بازار مسکن در هر کشوری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این موضوع باعث میشود که دولتها برای کنترل و مدیریت بازار مسکن، سیاستهای مختلفی را اجرا کنند. بازار مسکن یکی از اصلیترین قطبهای اقتصادی هر کشور است که تاثیر مستقیم روی کیفیت زندگی شهروندان دارد. برای اینکه بازار مسکن سالم و پایدار باشد، نیاز است که دولت تدابیر مناسبی را در این زمینه اعمال کند و از قیمتگذاری دستوری فاصله بگیرد. در نهایت، برنامهریزیهای ساماندهی بازار مسکن باید بهگونهای باشد که بهبود شرایط زندگی شهروندان، کاهش فقر مسکن و ایجاد اشتغال را بههمراه داشته باشد. در همین راستا، نظارت بر عملکرد بازار مسکن و تنظیم قوانین و مقررات مناسب، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. دولت میتواند با تنظیم و نظارت بر نرخ اجاره و نرخ خرید و فروش مسکن، بهمنظور کنترل قیمتهای بازار مسکن اقدام کند. این سیاستها میتوانند کمک کنند تا بازار مسکن پایدار و بهینه باشد.