بازار داغ تجارت در کلاسهای کنکور
سیستم آموزشی ایران بهگونهای است که در سطح پایه تحصیلی، یعنی پیشدبستانی و دبستان، دانشآموزان با محتوای دروس عمومی از جمله ریاضیات، علوم، زبان فارسی و دینآموزی آشنا میشوند. سپس در مقطع متوسطه اول، علاوه بر دروس عمومی، دروس تخصصی نیز به دانشآموزان تدریس میشود که برای ورود به دورههای تحصیلات تکمیلی ضروری هستند.
حدفاصل میان دورههای پایه تحصیلی و دورههای عالی آزمون سراسری به نام کنکور وجود دارد که رقابت را برای داوطلبان رشتههای برتر دانشگاهی بیشتر میکند. اینجاست که داستان دنبالهدار مافیای کنکور آغاز میشود. وقتی از مافیا و موسسات کنکوری حرف میزنیم، منظورمان همان موسساتی است که محمد بطحایی، وزیر سابق آموزشوپرورش هم دربارهشان گفته بود: «مافیای کنکور، بالاتر از وزیر را هم میآورند و برمیدارند، بنابراین ما با این شرایط که پیش میرویم تا سالهای سال نمیخواهیم کنکور را جمع کنیم. میتوانیم، اما نمیخواهیم.»
باید تب کنکور را پایین بیاوریم
صنعت کنکور در ۳ بخش مدارس لاکچری، کلاسهای کنکور خصوصی و انتخاب رشته گرانقیمت تعریف شده که در هر یک از بخشها با سودهای میلیونی همراه است.
برخی از کارشناسان آموزشوپرورش برگزاری کلاسهای کنکور را در ۲ دسته کلی تقسیم کرده و میگویند: یک دسته کلاسهای کنکور مدارس دولتی و غیردولتی است و یک دسته کلاسهای موسسات و اساتید کنکور که باتوجه به این موضوع؛ نرخ کلاسها متفاوت میشود.
به گفته این گروه، شهریههای مدارس دولتی با نظر به بودجه، چانهزنی خانوادهها و منطقه آموزشی از مدارس غیردولتی پایینتر است، اما موسسات و اساتید کنکور بهطورقطع شهریه بیشتری دریافت میکنند.
آنها درباره نظارت آموزشوپرورش بر کلاسهای کنکور معتقدند و میگویند آموزشوپرورش تا اندازهای بر عملکرد موسسات برگزاری کلاسهای کنکور نظارت دارد، اما این نظارت جوابگو نیست، چون موسسات و اساتید کنکور با بهانههای گوناگون و بهدلیل افزایش منافع، از مصوبههای آموزشوپرورش شانه خالی میکنند و دلیل جدیدی را میتراشند تا از دانشآموزان پول بیشتری دریافت کنند.
بهلولی بیان میکند: دولت نمیتواند نظارت کامل داشته باشد، چون بازار آزاد است و افراد به هر طریقی سعی میکنند که از مصوبهها فاصله بگیرند.
آنها بااشاره به بار اقتصادی برگزاری کلاسهای کنکور میگویند: برخی آموزشگاهها و اساتید کنکور با خانوادهها در ابتدای سال تحصیلی سر قیمتی به توافق میرسند، اما وسط سال، به دلایل مختلف تعرفه را افزایش میدهند.
برخی از کارشناسان به خلأ نظام آموزشی اشاره کرده و میگویند: خلأ نظام آموزشی در دبیرستان به اشتباه بودن برگزاری آزمون کنکور بر میگردد. نظام آموزشی، اهداف فراگیری از جمله سلامت جسمی و روحی، پرورش ذهنی و اخلاقی دانشآموزان و آشنا کردن آنان با حقوق شهروندی دارد، اما متاسفانه از اهداف خود فاصله گرفته و موضوع کنکور را برجسته کرده است.
آنها بااشاره به نگرانی خانوادهها درباره اهمیت قبولی در کنکور تاکید دارند: کنکور به سیستم آموزشی کشور سمتوسو داده و آسیبزا شده است، بهگونهای که اهداف بلندمدت به فراموشی سپرده شدهاند.
برخی از کارشناسان آموزشوپرورش بااشاره به چشم و همچشمی خانوادهها برای قبولی در رشتهها و دانشگاههای معتبر میگویند: در دانشگاههای آزاد و غیرانتفاعی، نصف صندلیها خالی است و رقابت سر چند رشته در دانشگاههای معتبر است، در حالی که با صرف هزینههای میلیونی در مدارس و کلاسهای کنکور بسیاری از دانشآموزان به دانشگاههای معتبر راه پیدا نمیکنند.
آنها به اینکه کلاسهای کنکور برای عدهای سودآور است، تاکید دارند: باید تب کنکور را پایین بیاوریم و رسانهها بهجای اینکه کتابهای کنکور موسسات را تبلیغ کنند، درصدد این باشند تا فرهنگ نادرست کنکور اصلاح شود.
مشاوره انتخاب رشته و قیمتهای سر به فلک کشیده
اگرچه بخش عمدهای از گردش مالی کنکور در سال و در فرآیند آماده شدن دانشآموزان برای کنکور تکمیل میشود، با این وجود، موسسات کنکوری، قید درآمد حاصل از انتخاب رشته را هم نمیزنند و تا آخر، پای جیب داوطلبان و خانوادهها میایستند؛ بهطوریکه باوجود تمهیدات دولتی و ارزاننرخ آموزشوپرورش و سازمان سنجش برای انتخابرشته؛ با شعارهای پررنگ و لعاب مشتریهای بیشتری برای خود جذب میکنند.
با بررسی مراکز و اشخاص که در زمینه مشاوره تحصیلی و انتخاب رشته کنکور فعالیت میکنند، با یک بازار آشفته روبهرو میشویم. آگهیهای مجازی که عمدتا در سایتهایی مثل دیوار منتشر شدهاند، اغلب مربوط به اشخاص بینامونشان یا ناشناختهای هستند که به اسم مشاوره، مبالغ متنوعی را از مردم دریافت میکنند.
والدین دانشآموزان با ترفندهای مختلف مثل نرخ پایین، مشاوران برجسته با توصیه رتبههای برتر سالهای قبل جذب میشوند و در مرحله بعد با عناوین و اسامی مختلف میزان مبالغ دریافتی افزایش مییابد و والدین در دوراهی آینده فرزندان و هزینههای سرسامآور قرار میگیرند. در طول سالهای اخیر، شرکتهایی که مشاوره تحصیلی ارائه میدهند، در کشور بسیار زیاد شدهاند و این شرکتها بهصورتکلی در ۸ مورد هدایت تحصیلی نهم به دهم، آزمونهای استعدادیابی، مشاوره قوانین تحصیلی، معلمهای خصوصی، برنامهریزی و پشتوانه تحصیلی، تیزهوشان و نمونهدولتی، کنکور کارشناسی و همچنین ارشد و دکترا فعالیت میکنند. البته هرکدام از این موارد، فصلهای مختلفی دارند، اما اکنون فصل مشاوره برای ورودیهای پیشدانشگاهی به دانشگاه و همچنین انتخاب رشته برای این دسته است. علیرضا احمدی یکی از کارشناسان آموزشی انتخاب رشته کنکور سراسری است که با انتقاد از تبلیغات کاذب از سوی موسسات آموزشی میگوید: بچهها اصطلاحات دفترچه را نمیدانند و به همینخاطر، بهسراغ موسسات میروند و مبالغی هزینه میکنند، در حالی که در خود دفترچه بهصورتکامل همه موارد توضیح داده شده است و مطالعه کامل آن کفایت میکند. این مشاور آموزشی به داوطلبان توصیه میکند که در روزهای انتخاب رشته کنکور، بهجای رفتن به موسسات مختلف با صرف اندکی وقت، تحقیق و مشاوره با اطرافیان برای انتخاب رشته اقدام کنند.
براساس عرفی که وجود دارد، نرخ مشاوره انتخاب رشته، هر سال بهطورمعمول بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بالا میرود. در این روزها اگر نیاز به مشاوره انتخاب رشته کنکور داشته باشید با قیمتهای مختلفی روبهرو خواهید شد که از ۶۰۰ هزارتا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود. البته سیستم دریافت پول در بین مراکز مشاوره متفاوت است. برای مثال، یکی از مراکز مشاوره تحصیلی برای مشاوره هر دقیقه ۳هزار و۸۰۰ تومان دریافت میکند. بهطورمعمول مشاورههای تحصیلی در چند جلسه برگزار میشوند و در مجموع، یک مشاوره مفید میتواند ۳ تا ۵ ساعت طول بکشد، بنابراین با این رقم برای ۳ ساعت؛ ۶۸۴هزار تومان و برای ۵ ساعت یکمیلیون و ۱۴۰هزار تومان برای دانشآموز هزینه خواهد داشت. در این میان، مشاورانی هم هستند که تحتنظر این مراکز فعالیت نمیکنند و بهصورت آزاد فعالیت دارند. بنا بر آمار، ۱۱ هزار و ۳۰۰ آموزشگاه علمی در کشور فعالیت دارند که گردش مالی بازار کنکور در این مراکز ۷۰ هزار میلیارد تومان است. طبق این آمار از هر ۵ تا ۶ موسسه فعال در حوزه کنکور، یکی متعلق به تهران است و بقیه در استانهای دیگر مستقر هستند. بخش مهمی از مشاوران انتخاب رشته، با موسسات آموزش کنکور در ارتباط کاری هستند.
سخن پایانی
راهکار چیست و تا کی قرار است مافیای کنکور ادامه حیات بدهد و حیاتش باعث ممات بسیاری از ارزشها، استعدادها و ساختارهای کشورمان شود؟ برخی معتقدند وزارت آموزشوپرورش و کمیسیون آموزش مجلس میتوانند با وضع قوانین محدودکننده، دست این مافیا را ببندند. گروهی دیگر میگویند که این مافیا در ساختارهای آموزشی هم نفوذ دارد و کسانی هستند که منافعشان با مافیای کنکور گره خورده و طبق برخی گزارشها، این مافیا بهاندازه نصف بودجه وزارت آموزش و پرورش گردش مالی دارد؛ در حالی که اگر این گردش مالی و بودجه صرف افزایش کیفیت آموزشی در مدارس شود تا شرایطی عادلانه و عدالت آموزشی شکل بگیرد، نظام آموزش ما رشد خواهد کرد، اما انگار ارادهای برای این کار وجود ندارد!