بسیاری نگران ادامه این روند هستند
یک دولت خوب و کارآمد را میتوانیم دولتی بدانیم که تلاش میکند در اقتصاد بهشکل مستقیم دخالت نکند و اجازه دهد، تولید بهدست تولیدکنندگان انجام بگیرد و در مقابله با نظارت جدی و سیاستگذاریهای اصولی و منطبق بر نیازهای کشور، به هدایت و پیشروی اقتصاد کمک کند.
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیت مدرس، در گفتوگو با، در بررسی عملکرد دولتهای مختلف پس از پایان جنگ تصریح کرد: « دولت اصلاحات، موفقترین دولت کشور در ۳۴سال گذشته و تمام شاخصهای اقتصادی دولت اصلاحات موفقتر از دولتهای دیگر بوده است. متاسفانه ۱۸سال بعد، هنگامی که به برخی شاخصها و شرایط اقتصادی آن دوره نگاه میکنیم، رسیدن به همان وضع برایمان به رویا میماند، حال آنکه در همان دوره هم، دولت وقت بهدنبال تداوم و تشدید حرکت اقتصادی بود. علی قنبری که در دولت روحانی مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی بود، درباره عملکرد دولت سیزدهم معتقد است که ۲سال اخیر مشکلات اقتصادی در بدترین وضعیت بوده و ادامه داد: «در سالهای تصدی دولت نهم و دهم، پول وجود داشت و اگر وعدههایی داده میشد نیز، دولت میتوانست تا جایی برای تحقق آنها گام بردارد، اما این دولت چنین امکانی نداشته و ندارد و مشکلات در کنار محدودیتهای تحریم نیز عملکرد دولت را با کندی مواجه کرده است.»مشروح کامل این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید.
باوجود تاکیدی که بر نقش دولتها در رابطه با اقتصاد مطرح است، شما فکر میکنید یک دولت کارآمد و موفق چه ویژگیهایی دارد؟
یک دولت خوب و کارآمد را میتوانیم دولتی بدانیم که تلاش میکند در اقتصاد بهشکل مستقیم دخالت نکند و اجازه دهد، تولید بهدست تولیدکنندگان انجام بگیرد و در مقابله با نظارت جدی و سیاستگذاریهای اصولی و منطبق بر نیازهای کشور، به هدایت و پیشروی اقتصاد کمک کند. دولت موفق، اقتصاد را به بازیگرانش واگذار میکند و خود با ابزارهای مختلف اجرای قوانین را بهدقت زیر نظر میگیرد. نظارت از آن بابت انجام میشود که در اقتصاد، تبعیضی شکل نگیرد و در مقابل، شفافیت حاکم باشد.دولت موفق در قیمتگذاری مستقیم مداخله نمیکند و اجازه میدهد عرضه و تقاضا شاخص نرخ را تعدیل کنند. در این میان نباید همهچیز به بازار واگذار شود و دولت باید برای همه مردم یکسری خدمات را عادلانه فراهم کند. بهعلاوه اینکه، یک دولت توسعهگرا موظف است که امنیت، بهداشت و آموزش کارآمد و همگانی را فراهم آورد و امکان پیشرفت و موفقیت را برای افراد مختلف آماده کند. موارد یادشده بهطورپایهای در اقتصاد امروز بهعنوان شاخصهای موفقیت دولتها شناخته میشوند. طبیعی است که افزایش نرخ رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری، بهبود سرمایهگذاری و رشد اقتصادی، در کنار کاهش ضریب جینی همگی شاخصهایی هستند که میتوانند در رابطه با عملکرد یک دولت بهعنوان سنجهای در قیاس با دولتهای دیگر مطرح شوند. به هر روی، وظیفه دولتها ایجاد بهروز بودن، بالا بردن کیفیت زندگی و نشاط جامعه خودشان است.
در این راستا، دولتهای گذشته را از نظر موفقیت چگونه قضاوت میکنید؟
دولتها تا سال ۱۳۶۸، در شرایط ویژهای کشور را اداره میکردند که معیارهای فعلی برای تحلیل آنها کارآیی نخواهد داشت. در زمان جنگ هم، هدفهای طرف درگیری، اعتلای اقتصادی نیست، بلکه اقتصاد، سیاست و جامعه همگی بسیج میشوند تا یکطرف بر دیگری از نظر نظامی پیروز شود. پس در این دوره ۸ ساله هم نمیتوانیم با معیارهای دوره متعارف به میزان توفیق دولت بپردازیم. اما بهشکل اجمالی میتوان گفت که دولت اصلاحات، موفقترین دولت سالهای گذشته بوده است. از قضا، در این دوره، دولت از مداخله اضافه در اقتصاد خودداری میکرد و تلاشهای کابینه حول این بود که اقتصاد را بهسمت پیشرفت ریلگذاری کنند. بههمیندلیل، مبنای این دولت برای هدایت اقتصاد این نبوده است که قیمتگذاری مستقیم انجام دهد، بلکه سیاستگذاری را بهسمتی هدایت میکند که شرایط بهطورطبیعی بهسمت درستی حرکت کند.این مهم موجب میشود که در تمام شاخصهای اقتصادی، دولت اصلاحات موفقتر از دولتهای دیگر باشد. متاسفانه ۱۸سال بعد، هنگامی که به برخی شاخصها و شرایط اقتصادی آن دوره نگاه میکنیم، رسیدن به همان وضع برایمان به رویا میماند، حال آنکه در همان دوره هم، دولت وقت بهدنبال تداوم و تشدید حرکت اقتصادی بود.
دولت سازندگی را عدهای دولتی کاملا موفق و برخی دولتی ناموفق میدانند. شما به این سالها چه نگاهی دارید؟
بهنظر میرسد برخی سیاستهای اجراشده در آن دوران، بههیچوجه با نیازها و شرایط اقتصادی ایران انطباق نداشته است. بههمیندلیل برخی از این سیاستها به بیثباتیهای گسترده منجر شد و بهعنواننمونه در دورهای با افزایش نرخ کالا و خدمات بهطورچشمگیری مواجه بودیم. بیثباتی قیمتها و مشکلات این روند، منجر به توقف اجرای این سیاستها شد و دوباره مداخله در اقتصاد برای کنترل قیمتها و نرخ تورم تشدید شد. به هر روی، در این دوره برخی حوزهها رشد چشمگیری داشتند، اما حال شاخصهای کلان در پایان دوره هاشمی خوب نبود و بسیاری از مردم در سال ۷۶ زندگی دشوارتری از سال ۶۸ داشتند. به این ترتیب، برخی کارشناسان این دولت را چندان موفق نمیدانند.
بسیاری افراد نیز سالهای دولت نهم و دهم را همراه با مشکلات زیادی برای اقتصاد میشمارند. با گذشت یک دهه از آن سالها، عملکرد این دولت را چطور ارزیابی میکنید؟
روند مبادلات اقتصادی و بهای نفت در آن سالها شرایطی را بهوجود آورد که تا آن زمان تجربه نشده بود، اما این شرایط نیز موجب نشد که عملکرد این دولت در آن سالها با دستاوردهای مثبت اقتصادی همراه شود. حتی میتوان گفت با آن میزان از هدررفت منابع و آن وضعیتی که کشور به دولت بعدی تحویل داده شد، عملکرد دولت نهم و دهم بیشتر شبیه به یک شکست آشکار برای اقتصاد بود. در آن دوره پوپولیسم به سکه رایج سیاستگذاران تبدیل شد و روشهای علمی و منطقی بهنفع شعار دادنهای بزرگ و گفتاردرمانیهای بیپایه کنار گذاشته شد.این مسئله متاسفانه تنها به عرصه سیاسی محدود نماند و در اقتصاد هم، این رویکرد بهشدت نمایان شد. این در حالی است که در آن زمان درآمدهای نفتی کشور افسانهای بود و ۷۰۰ میلیارد دلار ارز مستقیمی بود که با صادرات نفت وارد کشور شد. رقمی که در تمام دولتهای پیشین روی هم نیز کسب نشده بود. این منابع بزرگ میتوانست و میتواند یک کشور در حال توسعه را با جهشهای بزرگ برای رسیدن به هدف مواجه کند. این منابع هدر رفتند و در پایان دولت نیز برخی صاحبنظران با انتقاد از عملکرد دولت خواستار شفافسازی در محل و نحوه هزینهکرد این منابع شدند.
در زمان روحانی، چند سالی شما بهعنوان معاون وزیر جهاد کشاورزی و مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی مشغول بودید. این دولت را موفق میدانید؟
نه این دولت هم موفق نبود. در یک نگاه کلی میبینیم که روحانی برنامه هدف خود را رفع مشکلات دیپلماتیک و تحریمها قرار داد. بههمیندلیل، تمام انرژی و اعتبار دولت در این راه صرف شد. در ابتدا هم همهچیز بهسمت رفع تنشها پیش رفت و پس از ۲ سال برجام بهاجرا درآمد. از قضا باز کردن این گره کور، اثرات خوبی هم داشت و در ۲ سال ۹۵ و ۹۶ گشایشهایی رخ داد که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.با اینهمه، این دولت نتوانست و نگذاشتند که پیش برود. با خروج دولت امریکا از برجام و بازگشت دوباره تحریمهایی که در برجام فیصله یافته بودند، رشتههای دولت هم پنبه شد. مشکلات از پی هم بر کشور نازل شدند و دولت هم که با بحران منابع مواجه شده بود و نقشه دیگری هم در مقابل چنین وقایع احتمالی نداشت، همه توانش را بر این گذاشت که کشور را اداره کند. متاسفانه این تلاشها ثمر چندانی نداشت و در پایان کار، اقتصاد با وضعیت دشواری به دولت بعدی تحویل شد. زحمات یک دولت در هر زمینهای، میتواند قابلتوجه باشد، اما موفقیت نیاز به دستاوردهای واقعی و ملموس دارد، نه آرزوهای محققشده یا تلاشهای شکستخورده.
یک نیمه از دوره تصدی دولت فعلی هم سپری شده و مسئولان بر بهبود وضعیت اقتصاد تاکید دارند. این دولت باتوجه به شرایطی که سکان امور را بهدست گرفته، موفق بوده یا لااقل بهسمت پیشرفت حرکت کرده است؟
آمارهای رسمی مرکز آمار و بانک مرکزی حکایت از بهبود شرایط و رشد در شاخصهای کلان اقتصادی دارد و در نقطه مقابل، شواهد بازار و معیشت از روند معکوسی حکایت دارد.واقعیت این است که دولت فعلی زمانی روی کار آمد که نرخ تورم از دولت روحانی افزایش یافته و از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰ بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بود. تابستان ۱۴۰۰ اعلام شد تا پایان سال تورم تکرقمی خواهد شد که نشد و نرخ تورم امروز با برنامههای هدفگذاریشده، فاصله بسیاری دارد.در این مدت دوساله، وضعیت اشتغال بهبودی واقعی نداشته و اگرچه آمارهای مراجع رسمی از تکرقمی شدن بیکاری خبر میدهند؛ شواهد حاکی از آن است که اشتغال مولد و صنعتی بهسمت مشاغل ناپایدار و غیررسمی تضعیف شده، چون دستمزدهای مصوب بهاندازهای کم است که حداقلها را تامین نمیکند. روند افزایش نرخ مسکن همچنان ادامه دارد و نرخ اجاره مسکن چنان افزایش یافته که صدای همه را درآورده، عدالتاجتماعی نیز در برخی موارد، قربانی تصمیمات ناعادلانه شده است و در مجموع نمیتوان کارنامه چندان موفقی برای ۲ سال گذشته متصور شد.با اینهمه، دوره رئیسی به پایان نرسیده است و هنوز ۲ سال دیگر باید کار بهدست او باشد، هرچند اقتصاد در این ۲ سال با مشکلات جدی مواجه است و باتوجه به تداوم محدودیتهای ناشی از تحریم و برخی سیاستها و رویکردهای نادرست، بسیاری نگران ادامه این روند هستند.
در میان دولتهای صد سال گذشته، دولت مصدق جزو دولتهایی است که موافقان و مخالفان سرسختی دارد. شما این دولت را با گذشت ۷ دهه چطور دولتی میدانید؟
بهنظرمن، دولت دکتر مصدق یک دولت موفق بود که توانست با همه مشکلات و توطئههایی که دیگران در راهش ایجاد کردند، بهشکلی موفق صنعت نفت ایران را ملی کند و از غارت منابع ملی مردم، منابعی برای کشور ایجاد شود که همچنان از این محل هزینههای زیادی برای توسعه زیرساختها انجام شده و میشود. تحریم همین صنعت نفت، امروز اقتصاد ایران را دچار مشکل میکند. همین نکته نشان میدهد که بزرگی دولت مصدق و اقدامش چه بابرکت و ستودنی است. ضمن اینکه، دولت مصدق دولتی قانونی و مردمی بود و پس از اینکه دشمنانش او را با کودتا سرنگون کردند، مشروعیت رژیم پهلوی تا پایان زیرسوال رفت. دشمنان مصدق افراد اثرگذاری بودند؛ شاه، امریکا و بریتانیا دشمنان قسمخورده این نخستوزیر مردمی کشور ما بودند و گرچه تلاششان برای سرنگونی او با شورشی از طرف مردم شکست خورد، اما مداخله نظامی آنها پاسخ داد و این دوره بینظیر، خیلی زود به اتمام رسید.مصدق موفق شد کشور را در اوج تحریمهای جهان پس از جنگ دوم جهانی، بدون نفت و کسری بودجه اداره و تورم را هم کنترل کند. صادرات ایران، تنها محصولات کشاورزی و باز هم تراز تجاری مثبت بود. این اوج مردمدوستی و میهنپرستی بود که در آن دولت دیدیم.عظمت کار دولت مصدق این است که باوجود تحریم، بودجه دچار کسری نشد و تورم بالا نرفت. پس از او، باز هم تحریم شدیم، اما هیچگاه مقاومت اقتصادی منجر به حفظ شاکله اقتصاد نشده است.