لزوم توجه به مدیریت محلی
شورایعالی انقلاب فرهنگی روز ۱۴ تیر سال ۹۱ مصوبهای مبنی بر نامگذاری این روز به نام شهرداریها و دهیاریها داشت؛ از آن پس در تقویم ملی ایرانیان ۱۴ تیر به نام«روز شهرداریها و دهیاریها، به ثبت رسیده است.
شهرداریها و دهیاریها بهعنوان نهادهای محلی، عمومی و مردم محور از مدیریت کلان کشور جدا شد تا مشکلات کوی و برزن، محله و شهرها بهدست خود مردم و برای جلوگیری از موازی کاریها حل شود اما سوال اینجاست که این نهادها تا چه حد موفق عمل کردهاند و مردم بهعنوان جدیترین محور این نهادها چقدر با ظرفیتها و کارکردهای شهرداریها و دهیاریها آشنا هستند.
از بلدیه تا شهرداری
شهرداری در ایران یک نهاد عمومی و غیردولتی است که وظیفه آن مدیریت شهر شامل نگهداشت، ایجاد و توسعه حملونقل عمومی از مترو تا اتوبوس، حمل و تفکیک پسماند و برقراری نظم و مدیریت ساختوساز است. در گذشته، شهرداریها در ایران بلدیه خوانده میشدند. ناصرالدین شاه در سال ۱۲۶۲ ه. ش به دنبال اصلاح امور داخلی، تصمیم گرفت بلدیه را در تهران تاسیس کند اما موفق نشد. در سال ۱۲۸۳ ه. ش، قانون بلدیه در مجلس شورای ملی تصویب شد.
پیش از تشکیل بلدیه، مردم هر شهر طبق آداب و رسوم و اعتقادات شخصی و دینی، بدون مداخله حکومت، خدمات شهری را انجام میدادند. پس از پیروزی مشروطه مشکلات مختلفی در اداره امور شهرها در زمینههایی مانند بهداشت شهری و آبرسانی وجود داشت که موجب شد نمایندگان مجلس اول در صدد تدوین زمینههایی برای بهداشت شهرها برآمدند، که منجر به تدین نخستین قانون شهرداریها تحت عنوان «قانون بلدیه» در ۱۹ خرداد ۱۲۸۶ شمسی شد. از سال ۱۲۹۰ دولت سعی داشت بلدیه را به خود وابسته کند اما این موضوع تا کودتای ۱۲۹۹ عملی نشد؛ اما پس از کودتا و روی کار آمدن سید ضیاءالدین طباطبایی و تسلط دولت بر تمامی امور، در سال ۱۳۰۰ بلدیه که تا آن زمان نهادی مستقل بود به دولت وابسته شد. نخستین بلدیه که براساس قانون جدید فوقالذکر تاسیس شد، شهرداری تبریز که در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۲۸۶ ه.ش افتتاح شد بود که با تشکیلات جدید در همان سال (۱۲۸۶ ه.ش)، تقریبا بلافاصله پس از تصویب قانون، پایهگذاری شد و با تشکیلات جدید آغاز به کار کرد. بعد از آن تا سال ۱۳۰۰ فقط در ۱۰ شهر، شهرداری تاسیس شد. این شهرها عبارت بودند از اصفهان در سال ۱۲۸۶، شیراز و همدان و در سال ۱۲۹۰، سال ۱۲۹۶، مشهد و آستارا در سال ۱۲۹۷، دزفول در سال ۱۲۹۹ و مراغه، کرمان و ماکو و شهرضا (قمشه) در سال ۱۳۰۰. تا پیش از سال ۱۳۰۴ نیز ۶ شهر دیگر به شهرهای دارای شهرداری پیوستند که عبارت بودند از بندر انزلی در سال ۱۲۹۶، اهر و بوشهر در سال ۱۳۰۱، خوی و زنجان در سال ۱۳۰۲ و آبادان در سال ۱۳۰۳. در دوره نخست که از سال ۱۲۸۶ آغاز شد و تا سال ۱۳۰۴، یعنی آغاز سلطنت پهلوی اول شهرداری سیاهکل پایان یافت مجموعا ۱۶ شهرداری در شهرهای ایران تاسیس شد و بعد از آن بهتدریج شهرهای ایران دارای شهرداری شدند.
همچنین پس از پیروزی مشروطه، نمایندگان مجلس اول شورای ملی برای تدوین امور مربوط به بهداشت شهرها «قانون بلدیه» را در سال ۱۲۸۶ شمسی تدوین کردند و از آن زمان تا زمان سلطنت پهلوی اول ۱۶ بلدیه در شهرهای ایران تاسیس شد و به مرور زمان به همه شهرهای ایران گسترش پیدا کرد.
دهیاری، جدیدترین نهاد در عرصه مدیریت روستایی
دهیاری هم جدیدترین نهادی است که در عرصه مدیریت روستایی ایران شکل گرفته است و از لحاظ جایگاه همتراز با شهرداری در شهر است و مدیریت آن بر عهده دهیار قرار دارد. دهیاریها نهادهایی عمومی و غیردولتی هستند که طبق مصوبه ۱۴ تیر ۱۳۷۷ بهمنظور اداره امور روستا بهصورت خودکفا تاسیس شد. بهبود وضع زیست محیطی روستا. بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی روستا و تهیه طرحها و پیشنهادهای اصلاحی و عملی در این زمینهها از جمله وظایف دهیاریها است. در واقع ساختار به نحوی چیده شده که شکلگیری و استقرار شوراهای اسلامی شهر و روستا با رای مستقیم مردم و انتخاب شهرداران و دهیاران از سوی شوراها بهعنوان مدیران اجرایی سکونتگاههای شهری و روستایی صورت میگیرد بنابراین میتوان از این موضوع بهعنوان نقطه عطف در پیوند حاکمیت با مردم نام برد.
براساس آنچه رسانهها اعلام کردند ۱۳۴۵ شهرداری و ۳۷۰۸۰ دهیاری در سطح کشور فعالیت دارند و بهعنوان بازوان اجرایی شوراهای اسلامی فعالیت میکنند که از این موضوع میتوان برای ارتقای سرمایه اجتماعی، امیدبخشی و از همه مهمتر افزایش نشاط اجتماعی در میان آحاد جامعه استفاده کرد. اما از یاد نبریم که در دورههای گذشته شهرداریها و شوراهای شهر دچار آسیبها و برخی مفاسد اقتصادی شدند بنابراین میتوان با نظارت مستمر بر آنها و حمایتهای مادی و معنوی دولت برای پیشرفت همهجانبه شهرها و روستاهای کشور قدم برداشت.
جدا شدن مدیریت محلی از دولت
از سوی دیگر، جدا شدن مدیریت محلی از دولت اتفاق خوبی بود که کار دست مردم باشد؛ مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران در این زمینه معتقد است: شهرداریها و دهیاریها به لحاظ وسعت عمل و تعداد، جایگاه خاصی در کشور دارند اما متاسفانه در قانون اساسی هنوز هم جایگاه شهرداریها بهدرستی تبیین نشده است.
او گفته، مدیریت محلی از مدیریت کلان کشور جدا شده و مدیریت محلی به مردم سپرده شده است. این جداسازی اتفاق بسیار خوبی بوده که البته هنوز در کشور ما جا نیفتاده است.
رئیس شورای شهر تهران این را هم گفت: اگر مردم محل، شورا و شهرداری مسائل محلهای را حل کنند، بسیاری از موازی کاریها از بین خواهد رفت و هردو مدیریت کلان و محلهای به جایگاه خود خواهند رسید، به شرط اینکه حقوقی که باید به شهرداری پراخت شود، عملیاتی باشد.
سخن پایانی
مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهرها میتواند بیشتر به اصلاح امور کمک کند. از سوی دیگر باید اذعان کرد دولت سهم عوارض خود را بهخوبی به شهرداریها پرداخت کرده است اما اجرای قوانینی چون مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهرها میتواند بیشتر به اصلاح امور کمک کند. بنابر آنچه گفته شد میتوان ابراز امیدواری کرد روزی فرا برسد که جایگاه شهرداری و دهیاری و تفکیک وظایف این نهادها با سایر دستگاهها قابل لمس باشد و مردم شیرینی مشارکت بیشتر در امور محلی و کشور را بیش از پیش بچشند.