عصر مدیریتهای یکشبه،چرا مدیران کلانصنعتی ایران پایدار نمیمانند؟
فارغ از این که چه شخصی برکنار و چه فردی منصوب می شود،وقتی مدیر یک سازمان استراتژیک در کمتر از ۱۲ ساعت جابه جا میشود، چه بر سر برنامههای بلندمدت، استراتژیهای توسعه میآید؟ برکناری مهندس محمدآقاجانلو از ایمیدرو و جایگزینی فوری دکتر سمیعینژاد، زنگ خطری است برای ساختاری که مانع اصلی توسعه صنعتی پایدار در کشور محسوب میشود.

به گزارش صمت در جدیدترین انتصاب در سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) مهندس آقاجانلو از سمت مدیریت این سازمان برکنار و دکتر سمیعینژاد به عنوان مدیرعامل جدید این سازمان بزرگ صنعتی معرفی شد. آنچه این تغییر را به رویدادی قابل تأمل تبدیل کرده، نه تنها کوتاهی مدت مدیریت مهندس آقاجانلو، بلکه سرعت عمل در برکناری و جایگزینی – در کمتر از ۱۲ ساعت – است.
این اتفاق فارغ از این که چه شخصی برکنار و چه فردی منصوب می شود ، نمونهای دیگر از الگوی نگرانکنندهای است که در سالهای اخیر گریبانگیر بزرگترین و حیاتیترین مجموعههای صنعتی و اقتصادی کشور شده است، واژه ای به عنوان «مدیران با عمر مدیریتی کوتاه»
هر مدیر ارشد با یک نقشه راه و استراتژی خاص، پا به یک سازمان میگذارد و تغییر سریع مدیران به معنای تغییر یا توقف برنامههای بلندمدت، پروژههای نیمهکاره و استراتژیهای توسعه و اهداف مورد نظر مدیر منصوب شده می باشد.
بی شک اتفاقاتی از این دست ناپایداری، امکان برنامهریزی بلندمدت را از بدنه کارشناسی و شرکت ها زیرمجموعه سلب می نماید.
مدیرانی که در مدت زمان کوتاهی جای خود را به فرد دیگری میدهند، فرصت کافی برای شناخت عمیق ظرفیتها، چالشها و انتقال تجربیات خود را پیدا نمیکنند. این امر منجر به خروج دانش و تجربه از سازمان و تکرار اشتباهات گذشته میشود.
این پدیده میتواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد، مسائل سیاسی و جناحی،سخنرانی های بی مورد یا گاهی تغییرات مدیریتی نه بر اساس شایستگیهای حرفهای، بلکه به دلیل تغییر توازن قوا در سطوح بالادستی رخ میدهد.
سازمانی مانند ایمیدرو که متولی بخش بزرگی از صنایع مادر و معادن کشور می باشد، به مدیریتی باثبات، دانشبنیان و دور از نوسانات سیاسی نیاز مبرم دارد،همچنین اگر نیاز به تغییرات مدیریتی بود باید در چارچوب یک برنامه بلندمدت، بر اساس شاخصهای عملکردی شفاف و با فرآیندی منطقی صورت پذیرد.
سخن پایانی
اگر سیستم اداری کشور نتواند برای مدیران ارشد خود فرصتی معقول برای اجرای برنامههایشان فراهم کند، باید در انتظار تشدید مشکلات ساختاری، افت بهرهوری و از دست رفتن جایگاه رقابتی صنایع کشور در سطح منطقه و جهان بود.
امید است معرفی دکتر سمیعینژاد با در نظر گرفتن درسهایی از این تجربیات گذشته، همراه با فراهم آوردن فضایی باثبات برای مدیریت ایشان باشد تا شاهد تحقق اهداف کلان این سازمان در راستای توسعه پایدار صنعتی کشور باشیم.