چرا جوانان نسل زد از بازار کار فراری هستند؟
برخلاف نسل پیشین که استرس کاری به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره آنها تبدیل شده، نسل زی رفاه ذهنی و آرامش فکری خود را به پیمودن مسیر کارآفرینی ترجیح میدهند.
چرا جوانان از کسبوکار خوششان نمیآید؟
اخیراً نتایج دو مطالعه درباره نسل زی منتشر شده است که ممکن است با تصورات رایج ما درباره این نسل تفاوت داشته باشد.
بر اساس نظرسنجی موسسه گالوپ، جوانان نسبت به آینده خوشبیناند اما احساس میکنند برای آن، به قدر کافی آمادگی ندارند. سلامتی روان برایشان به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل شده و نمیتوانند به راحتی و با اطمینان برای زندگی خود هدف تعیین کرده یا اهدافشان را دنبال کنند.
علاقه چندانی به مشارکت در تکالیف تحصیلی یا وظایف شغلی خود ندارند. و از همه مهمتر، اولویتهایشان شباهتی به نسلهای گذشته ندارد؛ آنها خوشبختی و شادمانی را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند.
در نهایت اینکه نسل جوان آخرین اولویت خود را کسبوکار اعلام کرده است. اما مطالعه دوم نشان میدهد که نسل زد با مدیران کسبوکارها سر ناسازگاری دارند و اغلب، چند ماه پس از استخدام اخراج میشوند.
بر اساس گزارشی که فورچون منتشر کرده، از هر ۱۰ کارفرما شش نفر میگویند که بخشی از کارکنان نسل زی را که اوایل همین امسال از دانشگاه فارغالتحصیل شده و جذب بازار کار شده بودند، اخراج کردهاند.
بیشترین نارضایتی کارفرمایان از جوانان این نسل به خاطر بیانگیزگی و عدم ابتکار عمل آنهاست. در میان دلایل اصلی اخراج فارغالتحصیلان نسل جوان، به حرفهای نبودن، بینظمی و ضعف در مهارتهای ارتباطی، پایبند نبودن نسبت به حضور بهموقع در محل کار و جلسات، نپوشیدن لباسهای مناسب محیط کار و استفاده از ادبیات نامناسب در محل کار اشاره شده است.
البته این گزارشها خارج از ایران تهیه شدهاند و احتمال اینکه درباره ایران مصداق نداشته باشند زیاد است، به همین دلیل در این پرونده با چند مدیرعامل بخش خصوصی گفتوگو کردهایم تا بدانیم آیا نسل زد واقعاً از کسبوکار خوششان نمیآید؟
نسل زد دوست دارد به نوعی مانند «پیتر پن» که در کودکی تماشا کرده، زندگی کند. یعنی مثل پیتر پن که هیچ وقت بزرگ نشد، بزرگ نشود. گروه فزایندهای از نسل زد وجود دارند که از بزرگ شدن و پذیرش مراحل مهم زندگی بزرگسالی، مانند دریافت مدرک تحصیلی یا پیوستن به بازار کار، سر باز میزنند.
در عوض، آنها تصمیم گرفتهاند عاطل بمانند. یعنی نه تحصیل کنند و نه استخدام شوند. همین روند باعث ایجاد پدیده بیسابقهای از بیکاری جوانان در سراسر جهان شده است.
به گزارش سازمان بینالمللی کار، حدود یکپنجم افراد بین ۱۵ تا ۲۴ سال در سطح جهانی در سال ۲۰۲۳ به کسبوکار بیعلاقه بودهاند.
بیشترین نارضایتی کارفرمایان از جوانان نسل زد ناشی از بیانگیزگی و عدم ابتکار عمل در آنهاست.
حدود ۵۰ درصد از مدیران حاضر نظرسنجی این مورد را دلیل اصلی پایان همکاریشان با نسلزدیها میدانند. به گفته آنها کارکنان این نسل اغلب بیانگیزه هستند و به جای ابتکار عمل، باید مرتب به آنها گفته شود که چه کاری انجام دهند.
متخصصان منابع انسانی معتقدند مقصر تنها نیروی جوان نیست، بلکه سیستم آموزشی که فارغالتحصیلان را برای کار آماده نمیکند هم مقصر است. همچنین کارفرماها هم قابلیت گفتوگو با این نسل را ندارند و به جای اینکه فرهنگ سازمانی و کار را به کارکنان جدید آموزش دهند، صرفاً به دلیل آماده نبودن، آنها را اخراج میکنند.
شرکتها با نپذیرفتن مسئولیت آموزش کارکنان و امید به اینکه مدرک دانشگاهی بتواند جایگزین همه چیز شود، نهتنها به کارکنانشان، بلکه به کسبوکار خودشان هم آسیب میزنند. این رویکرد هرگز موفق نبوده و در سیستم فعلی هرگز جواب نخواهد داد.
یافتههای پژوهشگران نشان میدهد نگرانیهای اقتصادی، اصلیترین دلیل مردد بودن و بیانگیزگی در نسل زد است. بسیاری از افراد نسل زد شاهد بیثباتی اقتصادی، از جمله تاثیر بحران مالی ۲۰۰۸ و همهگیری کووید ۱۹ بودهاند.
در میان اعضای این نسل، آگاهی فزایندهای در مورد مسائل مربوط به سلامت روان وجود دارد. بنابراین فرایند راهاندازی و اداره یک کسبوکار میتواند از نگاه آنها دلهرهآور و پرتنش باشد.
افراد مسنتر اغلب شکایت میکنند که نسل جوان فاقد اخلاق کاری قوی است. احتمالاً این افراد، فراموش کرده باشند که وقتی خودشان جوان بودند، چقدر تنبل یا بیانگیزه بودند.
برخلاف نسل پیشین که استرس کاری به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره آنها تبدیل شده، نسل زی رفاه ذهنی و آرامش فکری خود را به پیمودن مسیر کارآفرینی ترجیح میدهند.