اغمای هنر؛ صنعت فرش و بی‌تفاوتی مسئولان

فرش‌بافی از هنرهای دیرینه و قدیمی ایران زمین بوده و زنان و مردان زیادی نقش و نگارهایی بسیار زیبا را بر دار قالی نگارگری کرده و در این عرصه مشغول به فعالیت هستند اما این‌روزها این حرفه ارزشمند در سایه بی‌توجهی به ورطه فراموشی سپرده شده است و بازار جهانی که روزگاری در ید قدرتمند ایران بود به کشورهای دیگر واگذار شده است.

اغمای هنر؛ صنعت فرش و بی‌تفاوتی مسئولان

به گزارش عصر اقتصاد ، در برخی استانها نه تنها در روستاها بلکه در شهرها نیز قالیبافی به عنوان یکی از مشاغل مهم، برای تعداد قابل توجهی شغل ایجاد کرده و کارآفرینی حاصل از درآمد و فایده‌مندی مساله فرشبافی سرمایه اجتماعی و اقتصادی خاصی را فراهم می‌کرد که سبب می شد به عنوان یکی از حائل‌های آسیب‌های اجتماعی و مهاجرت عمل کند و سبب پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و توانمندسازی اقتصادی می‌شد.

اما متاسفانه، این روزها مشکلاتی از جمله افزایش قیمت مواد اولیه و نبود بیمه قالیبافی کمر قالیبافان را خم کرده و این مشکلات ریز و درشت تهدیدی برای خارج شدن هنر- صنعت فرش دستباف از چرخه اشتغال، بی‌انگیزگی و خانه‌نشین شدن فعالان این عرصه شده است.

تعدادی از مشکلات اصلی این حوزه که به سه دسته مشکلات بافندگان، تولیدکنندگان و ارگانها که با استفاده از نظر شماری از فرهیختگان این حوزه (مصاحبه با شرکت‌کنندگان یکی از نمایشگاه‌های فرش دستباف) گردآوری شده است عبارتند از :

بافندگان: افول علاقه بافندگان به بافت فرش‌های سنتی، تبلیغات گسترده برای بافت تابلو فرش با عناوین جذاب مانند فرش ریاضی یا فرش کامپیوتری، محدودیت مکان در منازل بافندگان و مناسب بودن سایز تابلو فرش با توجه به آپارتمان‌نشینی، پذیرش نشدن متقاضیان جدید بیمه قالی‌بافی، پرداخت تسهیلات مشاغل خانگی مستقل و تسهیلات نهادهای حمایتی به خود بافندگان که معمولا موجب ایجاد اشتغال نمی‌شودد و صرف خرید کالاهای ضروری و نیاز زندگی می‌شود، مقاومت بافندگان در مقابل آموزش‌های ارائه شده در راستای ارتقای مهارت بافندگان (مانند استفاده از قلاب برای بافت) که نیاز به فرهنگ‌سازی دارد، تولید فرش‌های تک‌بافت خانگی معمولا با مواد و مصالح نامرغوب و با نقشه‌های قدیمی، تعیین نشدن حداقل و حداکثر دستمزد هر گره در فرش دستباف جهت آگاهی بافنده.

تولیدکنندگان: نبود شناخت بازار هدف و تولید کور و بی‌هدف در نتیجه فروش با قیمت پایین‌تر که موجب برهم زدن نظم بازار و کاهش قیمت سایر تولیدات استانها می‌شود، مشکلات تولیدکنندگان در رابطه با بانک‌های عامل جهت دریافت تسهیلات (بالاخص صندوق کارآفرینی امید و بانک رفاه کارگران)، افزایش قیمت مواد اولیه، کمبود مواد اولیه مرغوب و ورود پشم دباغی شده به صنعت فرش دستباف ، جمع‌آوری نکردن پشم مرغوب برخی استان‌ها ( گاهاً یا دفن شده یا سوزانده می‌شود)، صادرات پشم دست‌ریس برخی استان‌ها به صورت قاچاق به کشورهای هند، افغانستان و … (کشورهای رقیب ایران در تولید فرش دستباف)، نبود امکان صادرات فرش دستباف به کشور آمریکا (عمده‌ترین واردکننده فرش دستباف، ورود تولیدکنندگان شهرهای مرجع تولید فرش دستباف مانند قم و تبریز در دیگر استانها.

در کنار این مشکلات یک از چالش های اساسی در این هنر-صنعت ادارات و ارگانهای دولتی دخیل در این صنعت است که به تعدادی از این موارد اشاره می‌شود:

• نبود هماهنگی و همکاری مناسب میان دستگاه‌های دولتی که در بحث فرش دستباف اثرگذار است، نبود جایگزینی ۵۰ درصدی بافندگان فرش دستباف متقاضی بیمه تامین اجتماعی توسط بیمه تامین اجتماعی، پاسخگو نبودن مصوبات کمیته فرش دستباف برخی استانها توسط دستگاه‌های اجرایی علاوه بر ارسال نامه پیگیری، پرداخت تسهیلات فرش دستباف توسط نهادهای حمایتی به بافنده خانگی که گاهاً موجب اشتغال نمی‌شود و یا موجب تولید بی‌کیفت می‌شود(کمیته امداد امام‌خمینی (ره)-بهزیستی-شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر-بنیاد شهید و …) (پیشنهاد می‌شود به جای تسهیلات تک‌نفره و تولید بی‌هدف، پشتیبانان و پیشران‌ها را تقویت و آنها را موظف به بکارگیری نیروهای تحت حمایت نهادهای حمایتی کرد)

• نبود بازوی اجرایی در سازمان صنعت، معدن و تجارت در راستای احقاق حق بافندگان و تولیدکنندگانی که در مسیر تولید با نفر مقابل خود به مشکل (پرداخت نشدن دستمزد- تحویل ندادن فرش- آسیب به فرش و ..) برخورده‌ اند.

• فشار افراد دارای نفوذ در موارد شکایت سازمان صمت از تشکل‌های بخش خصوصی که در حق بافندگان اجحاف کرده‌اند مانند(تعاونی فرش دستباف روستایی شهرستان سنندج و …)

• اجرایی نشدن دقیق دستورالعمل‌های ارسالی از طرف مرکز ملی فرش ایران

• جبهه گرفتن دستگاه‌های اجرایی در مقابل فرش دستباف در جلسات

• نبود نظارت بر تشکل‌های بخش خصوصی فرش دستباف توسط دستگاه متولی فرش دستباف استان و پاسخگو نبودن تشکل‌های بخش خصوصی به دستگاه متولی (مثال: بی‌اطلاعی سازمان صمت برخی استانها از برگزاری مجمع و انتخابات انجمن تولیدکنندگان فرش دستباف زیرمجموعه اتاق بازرگانی و ..)

• به حاشیه رانده شدن فرش دستباف در مقایسه با مسئولیت‌های گسترده سازمان صنعت، معدن و تجارت

• استفاده نکردن از امکانات فراهم شده و پتانسیل‌های موجود در راستای ارتقاء فرش دستباف (اعتبارات موجود جهت آموزش در شرکت شهرک‌های صنعتی برخی استانها و …)

• برگزاری نمایشگاه فرش دستباف در زمان‌های متغیر و گاهاً همزمان با نمایشگاه‌های فرش دستباف سایر استان‌ها و با کیفیت پایین.

با نگاهی به آمار و ارقام انتشاری از سوی مرکز آمار ملی فرش ایران در سال ۱۴۰۰، ۳۵هزار شغل جدید در زنجیره ارزش فرش دستباف کشور ایجاد شده است و صادرات ۶۴ میلیون دلاری در این صنعت رقم زده شده بود اما در سال جاری جدیدترین آمار گمرک از صادرات فرش دستباف، حکایت از کاهش ۱۴ درصدی ارزش دلاری فرش نسبت به سال ۱۴۰۰ دارد.

مهاجرت بافندگان و رفوکاران، تحریم‌ها، نپیوستن به FATF، ورود فرشهای ماشینی ترک به بازار، تعهد ارزی، تعلیق کارتهای بازرگانی و ده‌ها مشکل و چالش در راه تولید و به خصوص صادرات دردی دیگر از تن زخمی این هنر-صنعت است.

تمام این گفته‌ها و ناگفته‌ها باعث شد که بازار ارزآور فرش به دست هند بیفتد و تولیدکننده، بافنده و صادرکننده فقط با افسوس نظاره‌گر بر باد رفتن دسترنج خود و بازار چند میلیون دلاری این هنر چندصد ساله شد.

منبع;عصر اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین