-

تصمیم آمریکا، عامل کلیدی در اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران

متنو تغییر بده یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل بر این باور است که درگیری ۱۲ روزه میان اسرائیل، آمریکا و ایران بدون پیروزی یا شکست قطعی برای هیچ‌یک از طرف‌ها به پایان رسید. به گفته او، هر سه بازیگر اصلی این منازعه احساس می‌کنند که با یک پرونده ناتمام مواجه‌اند؛ اسرائیل و آمریکا به‌دنبال تکمیل اهداف نیمه‌تمام خود هستند و در ایران نیز، گرچه به‌صورت رسمی مطرح نمی‌شود، اما بخشی از ساختار حاکمیتی معتقد است که ادامه جنگ می‌توانست ضربات سنگین‌تری به اسرائیل وارد کند و اکنون ناچار به پذیرش آتش‌بس شده‌اند. این تحلیلگر تأکید می‌کند که وضعیت موجود، ناپایدار و شکننده است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. به باور او، این شرایط یا باید از مسیر دیپلماسی و توافق سیاسی حل‌وفصل شود یا در نهایت به درگیری نظامی دیگری منجر خواهد شد.

تصمیم آمریکا، عامل کلیدی در اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران

نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار است طی روزهای آینده در وین برگزار شود؛ نشستی که در دور پیشین آن، اسرائیل با استناد به گزارش‌های منتشرشده، اقدام به حمله علیه ایران کرد تنها دو روز پیش از آغاز مذاکرات جدید میان تهران و واشنگتن.

رحمان قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، معتقد است که احتمال تقابل مجدد میان ایران و اسرائیل تا حد زیادی به تصمیم‌گیری واشنگتن وابسته است. به گفته او، اگر ایالات متحده خواهان جلوگیری از درگیری باشد، اسرائیل را در این مسیر همراهی نخواهد کرد؛ اما در صورتی که رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، بار دیگر به سیاست «دیپلماسی از طریق اجبار» روی آورد، احتمال بروز تنش نظامی وجود دارد.

قهرمانپور همچنین درباره پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم اظهار داشت: کشورهای آسیای میانه همواره در تلاش بوده‌اند تا از حمایت رئیس‌جمهور آمریکا برخوردار شوند و به نظر می‌رسد که پیوستن به این پیمان، راهی برای تحقق این هدف باشد.

جنگ 12 روزه اسرائیل و آمریکا با ایران نه برنده قطعی داشت و نه بازنده قطعی 

به نظر می‌رسد در شرایط فعلی درها به روی مذاکرات ایران و آمریکا بسته است. یعنی واشنگتن همچنان بر مطالبات خود پافشاری می‌کند و در ایران نیز اهتمامی برای پاسخگویی به این مطالبات به چشم نمی‌خورد. با  توجه به گزارش اخیر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در آن به باقی ماندن اورانیوم 60 درصد غنی شده ایران پس از حملات اسرائیل و آمریکا اشاره شده است، آیا ما باید منتظر گزارش تند و تیز دیگری از رافائل گروسی در نشست فصلی آژانس باشیم؟ با توجه به این اخبار وضعیت سیاست خارجی ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا موضوع حمله مجدد تل‌آویو به کشورمان همچنان جدی است؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید نگاهی به وضعیت منطقه خاورمیانه بیاندازیم که در شرایط ناپایداری قرار دارد. جنگ 12 روزه اسرائیل و آمریکا با ایران نه برنده قطعی داشت و نه بازنده قطعی. در این شرایط هم اسرائیلی‌ها و هم آمریکایی‌ها احساس می‌کنند این وضعیت، یک ماموریت ناتمام است و در ایران هم، اگر چه بیان نمی‌شود اما بخشی از حاکمیت این‌طور فکر می‌کند که اگر جنگ ادامه پیدا می‌کرد می‌توانست ضربات بیشتری به اسرائیل وارد کند و الان هم می‌گویند مجبور شده‌اند صلح را بپذیرند. بنابراین وضعیت ناپایداری وجود دارد که قابل کتمان نیست. این وضعیت ناپایدار یا باید با یک توافق دیپلماتیک حل‌وفصل شود و یا با جنگ و درگیری. این احتمالات وجود دارد.

در شرایط فعلی توافق ممکن است با دیپلماسی به دست آید و یا درگیری نظامی مجدد

در این میان نظریه‌ای هم وجود دارد که می‌گوید خیزش قدرت‌های جدید معمولا با جنگ همراه است – اشاره به قدرت‌گیری چین در جهان – یعنی هر آنچه در حال حاضر در جهان در حال وقوع است در راستای این مهم است. مانند آنچه در جنگ جهانی اول به وقوع پیوست و منجر به خیزش بریتانیا شد و یا جنگ جهانی دوم که با خیزش آمریکا همراه بود. هر چند که در شرایط فعلی برخی از نظریه‌پردازان معتقدند که به دلیل اهتمام چینی‌ها بر موضوعات اقتصادی ممکن است خیزش این کشور با جنگ همراه نباشد. می‌خواهم بگویم در شرایط فعلی توافق ممکن است با دیپلماسی به دست آید و یا درگیری نظامی مجدد که هر دو مورد به ارزیابی بازیگران فعلی نظام بین‌الملل از عملکرد خودشان و همچنین شرایط منطقه و از همه مهم‌تر تصمیم آمریکا بستگی دارد. یعنی اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد که جنگ صورت نگیرد از وقوع آن جلوگیری می‌کند. به این شکل که اسرائیل را همراهی نمی‌کند اما اگر ترامپ به شیوه گذشته خود یعنی دیپلماسی اجبار روی بیاورد احتمال درگیری وجود دارد.

آمریکا تعیین کننده درگیری جدید میان ایران و اسرائیل است

پس با این اوصاف در شرایط فعلی چشم‌انداز نزدیکی برای وقوع جنگ وجود ندارد؟

در رابطه با وقوع جنگ ابتدا باید ارزیابی اسرائیل از این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. اینکه تل‌آویو در مورد جنگ با ایران چه تفکری دارد. این‌که آیا می‌تواند بدون اینکه متحمل خسارت جدی شود به ایران ضربه بزند. بعد هم این‌که آیا ترامپ همچنان در چارچوب دیپلماسی اجبار عمل می‌کند یا به این جمع‌بندی رسیده است که درگیری مجدد تاثیری در رفتار ایران ندارد؟ و در نهایت هم این‌که رفتار ایران در منطقه به چه صورت خواهد بود؟ آیا رفتاری تحریک‌آمیز خواهد داشت و یا این‌که به شکل دیگری عمل می‌کند. این سه عامل تعیین خواهند کرد که آیا درگیری جدیدی میان تهران و تل‌آویو رخ می‌دهد یا خیر؟ اما در هر صورت اگر بخواهیم از منظر سیاست بین‌الملل به این موضوع نگاه کنیم وزن و میزان اثرگذاری قدرت‌های بزرگ بر این موضع بیشتر از مقوله‌های دیگر است. یعنی میزان اثرگذاری آمریکا در شروع مجدد درگیری حتما از ایران و اسرائیل بیشتر است.

کشورهای منطقه آسیای میانه همواره به دنبال آن بودند که بتوانند از حمایت رئیس‌جمهور آمریکا برخوردار شوند / به نظر می‌رسد از طریق پیمان ابراهیم به هدف خود دست پیدا کنند

در این شرایط افزایش تعداد اعضای پیمان ابراهیم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ قزاقستان در حال پیوستن به این پیمان است و شاید کشورهای دیگر آسیای مرکزی نیز در راه پیوستن به آن باشند.

قاسم‌ جومارت توکایف، رئیس‌جمهور قزاقستان در دیدار با ترامپ این توافق را امضا کرده است. البته به خاطر بیاوریم که کشورهای منطقه آسیای میانه همواره به دنبال آن بودند که بتوانند از حمایت رئیس‌جمهور آمریکا برخوردار شوند و به نظر می‌رسد از طریق پیمان ابراهیم به هدف خود دست پیدا کنند.

سوریه بر اساس اخبار منتشر شده قرار است به پیمان ابراهیم بپیوندد

با انعقاد این توافق میان تل‌آویو و کشورهای آسیای میانه و شاید در گام بعدی کشورهایی نظیر عربستان، آینده پیمان ابراهیم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

سوال خوبی است چرا که نه تنها قزاقستان بلکه بر اساس اخبار منتشر شده سوریه نیز قرار است به این پیمان بپیوندد. در سفر احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه به آمریکا در رابطه با پیوستن دمشق به پیمان ابراهیم گفت‌وگوهایی انجام شد. البته سوریه پیش از این عنوان کرده بود که به این پیمان می‌پیوندد به شرطی که اسرائیل در منطقه جولان امتیازاتی به دمشق ارائه دهد و خوب است بدانید این پیوستن با بُردهایی برای اسرائیل و آمریکا نیز همراه است.

پیوستن کشورها به پیمان ابراهیم نشان‌دهنده موفقیت سیاست خاورمیانه‌ای رئیس‌جمهور آمریکا است / آمریکا نیاز دارد تا نشان دهد سیاستی مستقل از اسرائیل در منطقه دارد

درست است که آمریکا سیاست و منافع استراتژیک همسویی با اسرائیل دارد اما پیمان ابراهیم نیز بخشی از سیاست خاورمیانه‌ای دونالد ترامپ محسوب می‌شود و پیوستن این کشورها به پیمان مذکور نشان‌دهنده موفقیت سیاست خاورمیانه‌ای رئیس‌جمهور آمریکا است. این موضوع بدان معنا است که در صورت حمله اسرائیل به سوریه، آمریکا از این حملات جلوگیری می‌کند. چرا؟ به این دلیل که آمریکا نیاز دارد تا نشان دهد سیاستی مستقل از اسرائیل در منطقه دارد. کما اینکه در مورد ایران هم ترامپ تلاش می‌کند تا نشان دهد سیاست به همین شکل بوده است. پس توافق ابراهیم برای آمریکا یعنی موفقیت سیاست خاورمیانه‌ای واشنگتن، افزایش اعتبار ایالات متحده در خاورمیانه و خروج از سردرگمی که آمریکا گرفتار آن است.

اسرائیل به دنبال آن است نشان دهد توافق ابراهیم جایگزین سیاست دو دولتی خواهد شد / از دیدگاه آمریکا توافق ابراهیم منتفی‌کننده سیاست دو دولتی نیست

اما برای اسرائیل داستان به گونه دیگری است. اسرائیل به دنبال آن است که نشان دهد توافق ابراهیم جایگزین سیاست دو دولتی خواهد شد؛ این در حالی است که آمریکا هنوز این باور را ندارد. در نگاه آمریکا توافق ابراهیم الزاما به معنای نادیده گرفتن مساله فلسطین نیست. این موضوع در نگاه ترامپ به توافق صلح غزه قابل مشاهده است. در یکی از دو بند این توافق گفته می‌شود اگر توافق صلح غزه امضا شود می‌تواند به معنای افقی برای تشکیل دولت فلسطین در آینده باشد. بنابراین از دیدگاه آمریکا توافق ابراهیم منتفی‌کننده سیاست دو دولتی نیست. این در حالی است که در اسرائیل هم نتانیاهو و هم دیگر مقامات اسرائیلی معتقدند که توافق ابراهیم یعنی جایگزین شدن تشکیل دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل با پیمان ابراهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین